Story cover for 𝙎𝙩𝙪𝙥𝙞𝙙𝙡𝙮- by 3Rimi6
𝙎𝙩𝙪𝙥𝙞𝙙𝙡𝙮-
  • WpView
    Reads 542
  • WpVote
    Votes 71
  • WpPart
    Parts 2
  • WpView
    Reads 542
  • WpVote
    Votes 71
  • WpPart
    Parts 2
Complete, First published Dec 23, 2023
𝙊𝙣𝙚𝙨𝙝𝙤𝙩☀︎︎

همه چیز با کوبوندن مشتام تو صورتت شروع شد.
تو با صورت خونی، اروم سر جات ایستاده بودی و من باهمه توانم احمقانه تو رو میزدم. 

-𝙅𝙖𝙮𝙬𝙤𝙣-
All Rights Reserved
Sign up to add 𝙎𝙩𝙪𝙥𝙞𝙙𝙡𝙮- to your library and receive updates
or
#19jaywon
Content Guidelines
You may also like
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ by Parallel_2006
24 parts Ongoing
《 جیسونگ امگا 19 ساله ای که برای قبولی تویه دانشگاه شب رو تو بهترين بار سئول میگذرونه به خاطر هیتش بدون این که بهفهمه هیتش رو با یک آلفا می‌گذروند اما صبح بعد اون اتفاق میترسه و قبل بیدار شدن الفا فرار میکنه حالا چی میشه اگه جیسونگه داستان ما یک ماه بعد دقیقا موقعی که قرار برای دانشگاه آماده بشه بفهمه که بارداره!؟ و از ترس این که اون الفا بچش رو سقط نکنه یا از جیسونگ بخواد بعد به دنیا امدن بچه اون و بهش بده بهش چیزی نگه و شیش سال تمام خودش بچه رو به تنهایی بزرگ کنه؟! و حالا چی میشه اگه اون آلفا لی مینهو آلفای اصلی باشه که صاحب بزرگ ترین شرکت واردات تجهیزات پزشکی و این دم و تشکیلات فقط پوشیش باشه برای کثافت کاری هاشه!؟ حالا دیگه جیسونگ 25 ساله شده و قرار سونو پسر شیش سالش رو به مدرسه ای ببره که دقیقا خواهر زاده مینهو میره به نظرتون مینهو جیسونگ رو یادشه؟! جیسونگ با دیدن مینهو اونم بعد شیش سال چه ری اکشنی نشون میده!؟ _دایی دایی سونو خیلی شبیه شماست مگه نه!؟ _حتما الفاتون خیلی خوشحاله از داشتن همچین خانواده ای _تو از اولم تو این خونه جایی نداشتی _امیدوارم بتونی پاپا رو ببخشی پسرم ولی این به نفع خودته به نظرتون چی در انتظار این خانواده سه نفره هست!؟》 Coupel:Minsung,Hyunlix,Chanmin Gener:Omegaverse,comedy,smut Writer:The parallel
You may also like
Slide 1 of 10
"HALF BROTHER" cover
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ cover
Arranged marriage cover
Soft Like Silk {chanho/banginho} cover
Golden blood {chanho/banginho} cover
Amygdala  cover
"My Name Is Desperado" cover
silent Scream_ فریاد خاموش  cover
ll KookV ll cover
innocent ⛓️معصوم cover

"HALF BROTHER"

32 parts Ongoing

برادر ناتنی بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... ° ° ° کاپل اصلی=تهکوک کاپل دوم=یونمین فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس پایان یافته ...