You Taught Me How To Love (I Taught You How To Stop) [L.S] - 𝔂𝓪𝓼 - Wattpad

You Taught Me How To Love (I Taught You How To Stop) [L.S]

Reads 8,504
Votes 1,555
Parts 14

Reads 8,504
Votes 1,555
Parts 14

Mature

boss boy boyxboy completed gay harry harrystyles intersex iran larry larrystylinson liampayne louis louistomlinson love mafia mpreg niallhoran onedirection romance zaynmalik

COMPLETED || EDITED
MAFIA ROMANCE ||
- ميخواي بهم شليك كني؟باشه انجامش بده لويي؛
+ نه؛الان كه فكر ميكنم به اندازه كافي زخم روت جا گذاشتم!

Mpreg
On AO3 : Devilinmybrain
---
1 #Boss
1 #Boy
1 #Iran
1 #Intersex
1 #Harrystyles
2 #Harry
2 #Louis
2 #Larry
2 #Louistomlinson
3 #Larrystylinson
4 #Niallhoran
4 #Zaynmalik
5 #Liampayne
8 #OnedirectionAll Rights Reserved

boss boy boyxboy completed gay harry harrystyles intersex iran larry larrystylinson liampayne louis louistomlinson love mafia mpreg niallhoran onedirection romance zaynmalik

Table of contents

14 parts

Sign up to add You Taught Me How To Love (I Taught You How To Stop) [L.S] to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

𝐍𝐞 𝐦𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐭𝐭𝐞 𝐩𝐚𝐬 (L.S) by RED_SUN2002

#Larrystylinson لویی با ذوق دست هاش رو به هم مالید،به دیوار و بعد به هری نگاه کرد.هری به حرکتش لبخند زد و به دیوار نزدیک شد.دستش رو روی دیوار بتنی زبر روی خطوط نقاشی ها حرکت داد. -قشنگ شده +ممنونم لویی به سمت دیوار قدم برداشت و کنار هری متوقف شد. چند دقیقه ای می شد که کنار هم وایساده بودن و تو سکوت به دیوار نگاه می کردن. -به چی فکر می کنی؟ +به گرما! -بخاطر اینه که زیادی نزدیکی لویی به سمتش چرخید و به نیم رخش نگاه کرد. +از نزدیک بودن خوشت نمیاد؟ هری هم چرخید و حالا رو به روی هم قرار گرفته بودن؛نفسش رو شبیه آه بیرون داد و لب هاش رو به هم فشرد. -نه،اغلب از آدما دوری میکنم +چرا؟ -نفرت انگیزن +منم شاملشون میشم؟ -حقیقت رو بگم یا از دروغای شیری- +حقیقت! -گاهی نفرت انگیزی چیزی نبود که لویی انتظار شنیدش رو نداشته باشه.یه قدم به هری نزدیک تر شد. +کِی؟

Ready to Run? [L.S] [Z.M] by GingerBreadManlou

هری: لویی تو حق نداشتی اینکارو باهام بکنی... چرا به من نزدیک شدی؟؟؟... چطور اجازه دادی چنین اتفاقی بیفته؟؟؟... چرا اینکارو باهام کردی؟؟؟... لویی: من نمیخواستم اینطور شههه... من میخواستم ازت دور شممم... من باید میرفتممم... من از همون شب میخواستم برممم... ه: پس چراااا؟؟؟... چرا نرفتیییی؟؟؟... لویی تو چشمای هری خیره شد و یقه‌ی هری رو لای مشتاش گرفت و با صدای بلندتری داد زد: ل: چون من احمق عاشقت شدمممم...

•Fading• [L.S] by SeTaRe4

[Complete] لویی زیبایی رو، ترکیب رنگ‌ها و جنس‌های مختلفی که حس ظرافت رو درون آدم‌ها به‌وجود میارن، میشناسه. اون درحالی که داره توی دانشگاه فشن میخونه، هر روز این ترکیب‌ رو میبینه. برش لباس‌ها، رنگ پارچه‌ها، پیچیدگی‌ طرح‌ها، همهٔ این‌ها کنار هم قرار میگیرن تا یه‌چیز زیبا رو بسازن. ولی وقتی که یه دانشجوی علوم با پاهای بلند و لبخندی که چال‌ گونه‌هاش رو به نمایش میزاره قبول میکنه که مدل لویی بشه، لویی میفهمه که تازه زیبایی رو پیدا کرده. هری فکر میکنه لویی فقط به کسی نیاز داره که بهش ثابت کنه چقدر زیباست. °Persian Translation°

Daylight [L.S][Z.M] by thatwierdsonofabitch

همزمان هم عاشقشم و هم ازش متنفرم گناهانمون رو از نور روز پنهان می کنیم... "دنیا می تونه توی یه چشم به هم زدن تورو تبدیل به چیزی کنه که هیچ وقت فکرشم نمی کردی..." "ولی شاید اون چیز همیشه هم بد نباشه."

JANUARY [L.S] by darya_mhb

✔Completed کامل شده --- چیزی که هری رو خشمگین می کنه ، مردم نیستن. اون قبر نیست. خودشه. ▪︎هشدار : قتل، مرگ، تجاوز و فعالیت های جنسی. •محتوای غم انگیز --- فصل اول : ژانویه فصل دوم : فوریه --- از مجموعه‌ی ماه‌ها آگوست-دسامبر ۲۰۲۰

ROOM 505 [L.S] by darya_mhb

✔️completed کامل شده --- لویی فکر میکنه شاید اودیپ سرگردان دشت تبس، سر از اتاق اون در آورده. --- از مجموعه‌ی توهم بر اساس افسانه‌ی اودیپیوس بر اساس آهنگ 505 از Arctic Monkeys جولای ۲۰۲۲-مارچ ۲۰۲۳

𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA

جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance

Full Of Flaws 》L.S 》persian translation by crazy_iris

هری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.

FINE LINE [translated Lyrics] by BlueGreener

"It's all about sex & feeling sad." متن و ترجمه آلبوم "fine line".

• THΞ WINDOWS |L.S| by TheBlueK

❧ Larry Stylinson 🌱 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - فقط یه لمس کوچیک لازمه تا اشک هاش رو دیوانه وار شلیک کنه! چه برسه به دستهایی که احاطش کرده بودن.. انگار تنها چیزی که واقعا نیاز داشت همین بود! همین گوی کوچیکی که هیچ چیزی غیر از خودشون و احساساتی که جریان داشت توش نفوذ نمیکرد.. و چی میشد اگه این تنها چیزی باشه که میخواست تا ابد نگهش داره؟! ___ -K.

You may also like

Slide 1 of 10

𝐍𝐞 𝐦𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐭𝐭𝐞 𝐩𝐚𝐬 (L.S) cover

Ready to Run? [L.S] [Z.M] cover

•Fading• [L.S] cover

Daylight [L.S][Z.M] cover

JANUARY [L.S] cover

ROOM 505 [L.S] cover

𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover

Full Of Flaws 》L.S 》persian translation cover

FINE LINE [translated Lyrics] cover

• THΞ WINDOWS |L.S| cover

𝐍𝐞 𝐦𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐭𝐭𝐞 𝐩𝐚𝐬 (L.S)

#Larrystylinson لویی با ذوق دست هاش رو به هم مالید،به دیوار و بعد به هری نگاه کرد.هری به حرکتش لبخند زد و به دیوار نزدیک شد.دستش رو روی دیوار بتنی زبر روی خطوط نقاشی ها حرکت داد. -قشنگ شده +ممنونم لویی به سمت دیوار قدم برداشت و کنار هری متوقف شد. چند دقیقه ای می شد که کنار هم وایساده بودن و تو سکوت به دیوار نگاه می کردن. -به چی فکر می کنی؟ +به گرما! -بخاطر اینه که زیادی نزدیکی لویی به سمتش چرخید و به نیم رخش نگاه کرد. +از نزدیک بودن خوشت نمیاد؟ هری هم چرخید و حالا رو به روی هم قرار گرفته بودن؛نفسش رو شبیه آه بیرون داد و لب هاش رو به هم فشرد. -نه،اغلب از آدما دوری میکنم +چرا؟ -نفرت انگیزن +منم شاملشون میشم؟ -حقیقت رو بگم یا از دروغای شیری- +حقیقت! -گاهی نفرت انگیزی چیزی نبود که لویی انتظار شنیدش رو نداشته باشه.یه قدم به هری نزدیک تر شد. +کِی؟