Alpha ✓[Vkook]
  • Reads 34,428
  • Votes 3,660
  • Parts 21
  • Reads 34,428
  • Votes 3,660
  • Parts 21
Complete, First published Jan 02, 2024
[کامل شده] 

در این دنیا، دو آلفا با شخصیت‌ها و ارزش‌های متضاد در رقابتی شدید با هم روبرو می‌شوند. آلفا کیم تهیونگ که رقابتی است می خواهد تسلط و برتری خود را ثابت کند، در حالی که آلفا جئون جونگکوک با اعتماد به نفس است مصمم است از موقعیت خود دفاع کند و ارزش خود را ثابت کند. رقابت آن‌ها شدید است و آنها به بهترین شکل ممکن در برابر یکدیگر تلاش می‌کنند، چه نبرد اراده‌ها، جنگ روحی یا عاطفی، یا یک رویارویی فیزیکی آشکار. میل متقابل آنها برای پیروزی زمینه را برای یک درگیری دراماتیک و پرتعلیق فراهم می کند. 


♕ قسمتی از فیک ♕

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡


خوب میبوسی تهیونگی! 

_خب باید هم معبودم رو خوب ببوسم!

+من معبودتم؟ 

_اره... بخاطر همین میپرستمت! 


☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
ژانر=بقا،کمدی، امگاورس، انگست، عاشقانه، اسمات، دراما

Start =1402/10/12
End=1403/4/24
All Rights Reserved
Sign up to add Alpha ✓[Vkook] to your library and receive updates
or
#16action
Content Guidelines
You may also like
mansion!...  by vkookroman
9 parts Ongoing
پایان آپ...؛مینی فیکشن! داستان راجب الفای مافیای بی رحم و سنگدل و خون خالصه که امگای مورد علاقه اش ادعا میکنه توانایی اینکه یه وارث براش بیاره رو نداره و درصورتی که الفا وارث نداشته باشه مادرش اون رو از ارث محروم میکنه.... چی میشه اگه مادرش ازش بخواد تا با یکی از امگا های ندیمه رابطه داشته باشه که براش وارث بیاره؟.... الفا با سختی درخواست مادرش رو قبول میکنه چون نمیخواسته با این کار به امگاش خیانت کنه....اما چند روز بعد از امگاش خیانت میبینه پس تصمیم میگیره عصبانیتش رو روی تن امگای ندیمه خالی کنه! _________________________________________ قسمتی از فیکشن: +آی _زود باش +چی؟؟ _زود باش لباس هاتو در بیار +نه. هه... من.. نم.. یتونم _اگه نمیخوای من میتونم لباسو توی تنت رو پاره کنم اما میدونی اون موقعه نمیتونی از بین تمام خدمه های راه رو رد بشی و بری اتاقت زودباش پس... _________________________________________ کاپل: تهکوک و.. ژانر: هیجان انگیز-مافیایی-امگاورس-اسمات-آمپرگ و... روز های آپ: نامشخص!
Sarang  by Maed_mahyas
18 parts Ongoing
کیم تهیونگ امگایی که گناه نحس بودن رو گردن گرفت و به خاطر خانواده اش همه چیز رو رها کرد، با حال بد مستقیم به قلب قلمرو چوسان میرفت. برادرش رو کفن پوش کرده بودن و تهیونگ تا با چشم های خودش اعدام شدن دست های آغشته به خون همزادش رو نمی دید نمی تونست راحت بخوابه و یا حتی با خیال راحت بمیره. گرد و غبار راه خاکی چوسان روی جسم و روح تهیونگ پوشوند و نفهمید چطور به عنوان ملکه ی جدید کنار پادشاه جئون روی تخت نشست. جونگکوک پادشاه قلمرو چوسان و تنها کسی که تونست قلب تهیونگ رو تصرف کنه همقدم ملکه ی جدیدش میشه و شمشیر عدالت روی گردن همه سایه میندازه؛ ولی چه کسی واقعیت رو می دونست؟ کیم تهیونگ ملکه ی قصر یا جئون جونگکوک پادشاه برحق چوسان؟ چه کسی بوی خون میده؟ عاشقی که کنارش عطر نارنج رو نفس می کشه یا دشمنی که برای برملا کردن راز کیم تهیونگ شمشیر کشیده؟ ───────────── عاشقم شدی بوسیدی و من رها شدم... یه طرد شده ی بی گناه... فراموشت کردم تا از جای زخمی که روی قلبم بود گلی از نفرت جوونه نزنه ولی تقدیر... تقدیر دست های به هم بسته مون رو رها نمی کرد. غرق شدم و تو پا به پای من سقوط کردی
You may also like
Slide 1 of 10
𝗧𝗵𝗿𝗲𝗲 𝗱𝗮𝘁𝗲𝘀 | 𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃 cover
CAFUNE cover
mansion!...  cover
Secret Friend [ VKOOK ] cover
AMYGDALA "Kookv" cover
Lost |kookv| cover
be patient cover
TᕼE ᒪOᔕT ᕼᗩᒪᖴ cover
Sarang  cover
Kookv Magic Of Love [ Completed ] cover

𝗧𝗵𝗿𝗲𝗲 𝗱𝗮𝘁𝗲𝘀 | 𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃

20 parts Complete

میدونی یکی از قشنگی های عاشق شدن چیه ؟ میتونی توی لحظات خوبت بمونی بدون اینکه ترس تموم شدنش رو داشته باشی در کنار اون با لبخندای اون ... اونی که عاشقشی ‌‌ «تهیونگ میخوای بگی عاشق خواستگار خواهرت شدی؟» _ بزار بهتر بگم ... خواستگار خواهرم عاشق من شد ‌ همش از اونجایی شروع شد که جونگکوک قلبش رو جایی بین موهای رنگ شده تهیونگش جا گذاشت و ازش خواست باهم دیگه سر سه تا قرار برن ژانر : رمنس , عاشقانه , زندگی روزمره , امپرگ , یوخته کمدی , هپی اند کاپل اصلی : کوکوی امیدوارم از خوندنش لذت ببرید a kookv story luv you till moon and back 🖤