the trust
  • Reads 128
  • Votes 27
  • Parts 10
  • Reads 128
  • Votes 27
  • Parts 10
Ongoing, First published Jan 11, 2024
the trust[اعتماد]

شاخه‌های قطور و بلندش را دور بدنم پیچید. کاملا واضح بود که قصد له کردنم را دارد.
حتی نمیتوانستم یکی از انگشتانم را تکان دهم.
صدای خورد شدن استخوان‌های دنده ام را میشنیدم.
دیگه امیدی به زنده ماندن نداشتم.
All Rights Reserved
Sign up to add the trust to your library and receive updates
or
#112داستان
Content Guidelines
You may also like
All Of My Life🧚‍♂️[Full] by DaryaVkook
51 parts Complete
[کامل شده] کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، فانتزی، اِلف[پری بالدار]، اسمات، سوییت، هپی اند. جئون جونگکوک یه پسره که به شدت عاشق پری هاست و یه زندگی روزمره داره که به شدت ازش خسته شده و دنبال یکم هیجانه. خوشبختانه همه چیز با تهیونگی که با سن نامعلوم و یه راز خیلی بزرگ وارد دبیرستانش میشه تغییر میکنه و جونگکوک چیزهایی رو تجربه میکنه که حتی خوابشون رو هم نمیدیده! چی میشه اگه تهیونگ یه پری باشه که از عشق فراریه ولی قلبش برای جونگکوک بتپه؟ چی میشه اگه جونگکوک راز تهیونگ رو بفهمه و قول بده کنارش بمونه؟ ~~~~~~~~~~~~~ قسمتی از داستان: تهیونگ در گوشش آروم زمزمه کرد: -میدونی چرا نمیشه وسط بوسه نفس کشید؟ جونگکوک که کنجکاو شده بود، عقب کشید و به چشم های تیره اش خیره شد. با یه حالت بچه گونه گفت: +خب واسه اینه که راه تنفسمون بسته میشه. لبخند گرمی بخاطر لحن کیوتش زد و دستش‌ رو روی گونه ی جونگکوک کشید: -چون ارزش بوسه و نفس کشیدن یکیه... و بعد لبهاش رو روی لبهای خرگوشش گذاشت. ~~~~~~~~~~~~~~~~ +نمیخوای دست از بازی کردن با ضربان قلب من برداری؟ -وقتی قراره مال خودم باشه چرا باید دست بردارم؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~ Writer: Darya🌊 Start: 1 Mordad 00 Finish: 24 Bahman 00
You may also like
Slide 1 of 10
New start [l.s] cover
Ant Ant cover
My special omega cover
CAVE OF MEMORIES  cover
Paralysis//girlxgirl (Persian) cover
شَب خُمار🍷(BDSM) cover
 The unspoken words  cover
La mia metà [نیمه گمشده‌ی من]  cover
All Of My Life🧚‍♂️[Full] cover
Blue Lotus ☽ cover

New start [l.s]

77 parts Complete

وقتی که هریت استایلز فراری از قرار ها و مرد هاست اولین روز کاریش به عنوان مدیر مدرسه رو اغاز میکنه که البته قرار نیست خیلی جذاب باشه با وجود فردی تامیلنسون! و اونجایی که بعد چندبار صبر هریت تموم میشه و به لیزا تامیلنسون زنگ میزنه برای بازخواست پسر کوچولوش.... این یه شروع جدید میتونه باشه؟... اسمش مشخصه...نیو استارت! شروع جدید..برای همه ادما وجود داره توی هر سنی،شغلی،شخصیتی...همه یه شروع دوباره لازم دارن یه شروع جدید برای ادامه دادن یه شروع جدید بعد از خستگی ای که در کردن... مخلوق های منم همینن،از بزرگ تا کوچیک،از نقش اصلی تا نقش فرعی...یه شروع جدید دارن و هرکدومشون به نحوی شروع جدید دیگری رو میسازه... 1400/5/26...شروع جدید ما بود... و شروع جدیدترمون؟...1400/12/13