The Eyes That Speak
  • Reads 206
  • Votes 40
  • Parts 2
  • Reads 206
  • Votes 40
  • Parts 2
Ongoing, First published Jan 14, 2024
Mature
probably fell in love with your innocent look from the very beginning...


‎همیشه لبخند به لب داشت"
‎با همه مهربون بود؛  حتی با مادری که از لحظه ی تولدش یکبار هم، بغلش نکرده بود...
‎شاگرد ممتاز اوتیسمی کلاسشون و باعث افتخار هیونگش...
‎با وجود هجده سال سن، روحش کودکانه پاک و معصوم بود...
‎هنوز هم برای ساده ترین چیزها ذوق زده میشد و برای کوچک ترین "مسائل اشتیاق نشون میداد...

Couple: Chankai
Genre: drama- psychological- school
Editor: yena
Written by: lilyan
All Rights Reserved
Sign up to add The Eyes That Speak to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
14 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
My you  cover
The Smell Of You (KookV) cover
TENSION🍷 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Mad wolf | kookv cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
Amor cover
•• Supreme ••  cover
dear (عزیز کرده) cover
seven⁷ cover

My you

47 parts Ongoing

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut