hyunlix : blood lake's swan
  • Reads 9,000
  • Votes 1,356
  • Parts 30
  • Reads 9,000
  • Votes 1,356
  • Parts 30
Ongoing, First published Jan 27, 2024
// pheredie's. 

‹‹ من زاده‌ی ذهن‌تم، عروسکِ جلاد من، هیچوقت واقعیتی رو توی داستان تو اشغال نکردم، من هیچوقت، وجودیتی تایید شده بجز آینه‌ی چشم‌های تو نداشتم. با این حال، من برای تو تلاش کردم. من هر چقدر بی‌رحم، چیزی هستم که بهش احتیاج داشتی و داری، حتی اگر یک لیلیِ پژمرده‌ی احاطه شده با لجنِ مرداب مغزت باشم، من احتیاجِ تو هستم. ››

- یک پرونده‌ی پیچیده‌ی جنایی، از قتل خانواده‌ی بالرین لی‌فلیکس شروع می‌شه و با آلوده شدن دست‌های امن هوانگ هیونجین به خون انسان‌هایی که نباید، ادامه پیدا می‌کنه، هیونجین موفق می‌شه عروسکِ شکسته‌ی صحنه‌ی ترک خورده‌ی زندگی‌ش رو جایی که باید برگردونه؟ درست بین بازوهاش، برای تامین امنیتی که به خطر افتاده. 


                               : hyunlix ,, chanin 
           action . horror . harsh . psycologiy . smut
All Rights Reserved
Sign up to add hyunlix : blood lake's swan to your library and receive updates
or
#49hyunjin
Content Guidelines
You may also like
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 by Sayehfarokh13
21 parts Complete
Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
32 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
You may also like
Slide 1 of 10
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 cover
Stray kids [book] cover
Infatuation cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
𝐶ℎ𝑢𝑟𝑐ℎ⛪ cover
PHUNITH : Hyunlix In heaven  cover
. 𝖺𝖿𝗍𝖾𝗋𝗅𝗂𝖿𝖾 ( hyunlix ) cover
BROKEN |KV ver. cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
𝙻𝚘𝚟𝚎 𝚘𝚛 𝚑𝚊𝚝𝚎?! cover

𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿

21 parts Complete

Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن