florist's son
  • Reads 101
  • Votes 22
  • Parts 2
  • Reads 101
  • Votes 22
  • Parts 2
Complete, First published Feb 01
Mature
تقدیم به نگاه زیباییت 💟
All Rights Reserved
Sign up to add florist's son to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
24 parts Complete
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .
𝑺𝒘𝒆𝒆𝒕𝒆𝒔𝒕 𝑶𝒇 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆࿐ by Takiyuru
3 parts Complete Mature
بکهیون واقعا عصبی بود خیلی خیلی بیشتر از زمانی که چانیول گربه ولگردی رو به خونه اورده بود و تصمیم داشت به عنوان بچه‌شون بزرگ کنه و اون گربه کاناپه خاکستری مورد علاقه‌‌ش رو با پنجه‌های کثیفش پاره کرده بود. همسر احمقش، همونی که روز ازدواجش با انگشت گیر کرده تو بطری سوجو ظاهر شد...تو روز تولدش با ماسک انابل جلوش پرید و بکهیون چنان جیغی کشید که تارهای صوتیش اسیب دیدن و تا یک‌ماه نمی‌تونست حرفی بزنه و نسبت به هرصدایی پنیک می‌کرد..چطور تونسته بود سالگرد ازدواجشون رو فراموش کنه؟ - A B C D E F G H I love you will you marry me? ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ᭝𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘚𝘸𝘦𝘦𝘵𝘦𝘴𝘵 𝘖𝘧 𝘔𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦 ᭝𝘊𝘰𝘶𝘰𝘭𝘦 : 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘣𝘢𝘦𝘬 , 𝘑𝘰𝘯𝘨𝘪𝘯 , 𝘚𝘦𝘩𝘶𝘯 ᭝𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 , 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧 , 𝘚𝘭𝘪𝘤𝘦 𝘖𝘧 𝘓𝘪𝘧𝘦 ᭝𝘚𝘵𝘢𝘵𝘶𝘴 : 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 [ ˖ 𝘚𝘸𝘦𝘦𝘵𝘦𝘴𝘵 𝘖𝘧 𝘔𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦˖ ]
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
50 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
⌞ Eternal Darkness ⌝ by MMHPCY
41 parts Complete
Fiction ↬ تاریکی ابدی Couples ↬ Chanbaek, Kaihun Genre ↬ Supernatural, Romance, Angst, Smut NC ↬ +18 Auther ↬ Narcis ••━━━━━━━━━━━━━━•• ✶【 خلاصه داستان 】✶ ❧ Kaihun: کیم‌ جونگین یه خون‌آشام مقرراتیه که درخواستی برای منبع تغذیه میده...چی میشه اگه پسری که جونش رو نجات میده به عنوان منبع انتخاب بشه؟ اوه سهونی که در اوج جوونی با کلی مشکل رو به رو شده و برای پول، خونش رو به خون‌آشام جوان می‌فروشه. سهون چرا انقدر خاصه؟ چطور تونسته توی قلب جونگین برای خودش جا پیدا کنه؟ چه اتفاقی قراره برای عشق تازه جوونه زده‌ی جونگین بیفته؟ ❧ Chanbaek: پارک چانیول نقاشی که هر صبح میره به سمت جنگل تا از گرگینه زیبایی که با یه لبخند مستطیلی درحال کتاب خوندنه نقاشی بکشه. ماهیت وجود چان و اون پسر کاملا متضاد هم هست و البته...بکهیون یه راز بزرگ داره. رازی که باعث شده بک زندگیش رو در تنهایی بگذرونه و فاش شدنش باعث میشه چانیول، جونش رو از دست بده. خون آشام قد بلند و آلفای مرموز قراره با چه اتفاقی رو به رو بشن؟ ••━━━━━━━━━━━━━━•• ◈ [ @Narcis_Fictions ] 🎖 1 in Sehun... •~•
You may also like
Slide 1 of 10
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | cover
𝑺𝒘𝒆𝒆𝒕𝒆𝒔𝒕 𝑶𝒇 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆࿐ cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
HE cover
{first wave: season 2} cover
THE SECRET HUSBAND  cover
Jollity With D.O" cover
﹏•♡↬  great wrecking ball, great miracles_ S1 ↫♡•﹏ cover
my husband is my ex crush [complete] cover
⌞ Eternal Darkness ⌝ cover

☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |

24 parts Complete

نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .