The voice of power
  • Reads 90
  • Votes 9
  • Parts 1
  • Reads 90
  • Votes 9
  • Parts 1
Complete, First published Feb 02, 2024
{دستشو پشتت برد و دورِ کمرت انداخت و فشاری که باعثِ دردت شد ، به کمرت وارد کرد که تنت بیشتر به تنش چسبید . 
معذب شده خواستی از رو پاش بلند شی که نزاشت و با قدرتِ بیشتری نگهِت داشت . 
البته که میتونستی مقابله کنی و پَسِش بزنی . تو هم یه خون آشامِ سلطنتی بودی و قطعا قدرتِ بیش از حدی داشتی اما اریک فرق داشت . اون راسِ قدرت بود و این مسئله از طرفِ جادوگرِ پیر تایید شده بود و طلسمِ سلطنت بهش خونده شده بود . 
سرشو کنارِ گوشِت آورد و با صدایِ کنترل شده ای غرید: وظایفتو من تعیین میکنم(...) و تو حق نداری غیر ازین عمل کنی .}


سلام به برو بچ واتپد . چطور مطورین؟
لیلیث اینجاست با یه ایمجینِ وان شات یا شایدم در صورت حمایت یه تو شات با ژانرِ: خون آشامی_ سلطنتی_ رومنس_ فانتزی 

راستش ایدش مثل ایده های دیگم یهو به ذهنم رسید و شروع کردم به نوشتنش . اولش همینجوری نوشتم و قصد نداشتم تو واتپد آپش کنم اما خب ازونجایی که فانتزیه احتمال دادم شاید دوست داشته باشین . 
و اینکه همونطور که گفتم یه ایمجینه پس باید خودتونو جایِ شخصیتِ مربوطه تصور کنید . قصد از نوشتنِ این ایمجین هم این بود که ریدرهای گرام یه دنیای متفاوت رو تجربه کنن . 
یه چیز دیگه ام اینکه وقتی به (...) این برخوردین اسمِ خودتونو در جای خالی قرار دهید . ۰/۵ نمره !
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add The voice of power to your library and receive updates
or
#233vampire
Content Guidelines
You may also like
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 by vk_00_kv
20 parts Ongoing
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن زندگیشون میشه.... - دستم باز کن چرا منو به تخت بستی... ا.. او..اون... چـ..چیه؟؟؟؟ 🔞🔞 اهه درش بیـ..ار... در..درد دارهههه.... + صدای ناله هات چه گوشنوازه .. + اگر بخوام همین الان ببوسمت ، چه کسی میتونه جلومو بگیره ته ..؟! - کوکی تو اون رو .. اون رو ...ب..بوسیدی ؟! با مروارید سرخ همراه باشید چون قراره کلی اتفاقات مختلف برای ته و دوستانش رخ بده.... ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ➣ روزهای آپ : نامشخص ✞ 𝔜𝔬𝔲 𝔞𝔯𝔢 𝔟𝔢𝔞𝔲𝔱𝔦𝔣𝔲𝔩 𝔞𝔫𝔡 𝔭𝔩𝔢𝔞𝔰𝔞𝔫𝔱 𝔩𝔦𝔨𝔢 𝔞 𝔯𝔢𝔡 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 𝔦𝔫 𝔱𝔥𝔢 𝔟𝔩𝔲𝔢 𝔰𝔢𝔞. ❍ 𝔱𝔥𝔢 𝔴𝔯𝔦𝔱𝔢𝔯 : 𝔜𝔲𝔫𝔞 𝔎𝔞𝔭𝔢𝔩𝔩 : 𝔨𝔬𝔬𝔨𝔳 𝔤𝔢𝔫𝔯𝔢 : 𝔰𝔪𝔲𝔱 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔱𝔦𝔠 , 𝔙𝔞𝔪𝔭𝔦𝔯𝔢 , 𝔰𝔠𝔞𝔯𝔶 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔠𝔢 , . . . 𝔖𝔱𝔞𝔱𝔲𝔰: 𝔘𝔭𝔩𝔬𝔞𝔡𝔦𝔫𝔤
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
64 parts Ongoing
مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora در حال اپ... روز های اپ: شنبه ها ساعت 21
The sweet torment of love by mobinaMoshtagh
39 parts Ongoing
اسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما تعریف میکنن ولی مادر بزرگ کوک اینجوری نبود....اون قصه های شیرین نمیگفت اون برخلاف همه خوناشامارو مهربون جلوه نمیداد....شاید چون میدونست چه موجودات پستی ان خوناشاما هیچی کمتر از لوسیفر ندارن...اونا بدجنسن و خودشونو موجودات برتر میدونن.....و انسان ها و خدایان و پست میشمرن و کوک پسر 19ساله ای که یه روز توسط یه خوناشام جذاب کیم تهیونگ دزدیده میشه تا به همسری اون دربیاد ولی چرا.....چون اون جزو خدایان برتر آب ، خاک ، باد و آتشه و بله کوک داستان ما خدای تعادل......برتر از خاک...آب....باد و آتش خدایی که به دشمنی دیرینه ی خدایان و انسان ها و خوناشام ها پایان میده _________________________________ بکهیون پسر ویکوک که دلشو به یکی از شیاطین باخته عشق اون و هیونگش به کجاها میکشه؟ آپ^^هرروز به جز آخروهفته ها روزی بیشتر از یه پارت نویسنده ی این فیک خودم هستم و فقط در واتپد آپ میکنم ...لطفا کپی نکنید و اگر جایی دیدن اطلاع بدید
You may also like
Slide 1 of 10
Life inside the Hourglass | Completed cover
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 cover
Bathory Yixing cover
彡Helpless(Vkook)彡 cover
FREEZ🍼 cover
Remedy cover
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 cover
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 cover
•Sʉitɇ 776• cover
The sweet torment of love cover

Life inside the Hourglass | Completed

26 parts Complete

[زندگی توی ساعت‌شنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده." " اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنه‌ی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره." --------------------------------- کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست