Sinister Fate - FiftyShades_MC - Wattpad

Sinister Fate

Reads 826
Votes 83
Parts 4

Reads 826
Votes 83
Parts 4

"You Don't Choose Your Fate."
Couples:ChanBaek-Namjin
بکهیون که بیخبر از همه جا پا به یک مهمونی میزاره که سرنوشتش با اسیر شدن به دست پارک چانیول تغییر میکنه و هر چقدر زمان میگذره به حقایق اون قلعه بیشتر پی میبره و میفهمه هیچ کدوم از افرادی که میبینه از نژاد آدمیزاد نیستن و داستان جدیدی از زندگیش استارت میخوره

By:MeDusaAll Rights Reserved

Table of contents

4 parts

Sign up to add Sinister Fate to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

The sweet torment of love by mobinaMoshtagh

اسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما تعریف میکنن ولی مادر بزرگ کوک اینجوری نبود....اون قصه های شیرین نمیگفت اون برخلاف همه خوناشامارو مهربون جلوه نمیداد....شاید چون میدونست چه موجودات پستی ان خوناشاما هیچی کمتر از لوسیفر ندارن...اونا بدجنسن و خودشونو موجودات برتر میدونن.....و انسان ها و خدایان و پست میشمرن و کوک پسر 19ساله ای که یه روز توسط یه خوناشام جذاب کیم تهیونگ دزدیده میشه تا به همسری اون دربیاد ولی چرا.....چون اون جزو خدایان برتر آب ، خاک ، باد و آتشه و بله کوک داستان ما خدای تعادل......برتر از خاک...آب....باد و آتش خدایی که به دشمنی دیرینه ی خدایان و انسان ها و خوناشام ها پایان میده _________________________________ بکهیون پسر ویکوک که دلشو به یکی از شیاطین باخته عشق اون و هیونگش به کجاها میکشه؟ آپ^^هرروز به جز آخروهفته ها روزی بیشتر از یه پارت نویسنده ی این فیک خودم هستم و فقط در واتپد آپ میکنم ...لطفا کپی نکنید و اگر جایی دیدن اطلاع بدید

『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 by Atlasless

≋ پایان یافته ≋ " چی میشه اگه پدر جونگکوک، اون رو بزور به شریکش، تهیونگ بده و هیچکس ندونه اون چه موجود لعنتیه و دنبال طمعس تا سیر بشه؟ " COUPLE: VKOOK GNRE: ROMANCE, FLUFF, SMUT, FANTASY "HAPPY ENDING"

The Prince Dracula ⭐️🩸🤵🏻🧛🏻پرنس دراکولا by t2novel

#بی_ال🔞❤️‍🔥⭐️🩸🧛🏻🔥 #اسمات کاپل#ییجان#ومپایبر#خوناشام ♥️وانگ ییبو(تاپ) وانگ ییبو،یک خوناشام(وَمپایر)است که سنی حدود دو هزار و هفتصد(2700) سال دارد محبوبیت زیادی بین زنان و مردان عادی و همنوع های زن و مرد ومپایر خود دارد،برای اغواگری تنها یک نگاه از سمت او کافیست تا هر جنبده ای را شیفته ی خودش کند شیائوجان دانشجوی علوم ماورالطبیعه در یکی از دانشگاه های معروف چین است و با آیکیوی بالای 148،در رشته درسی خودش جز دانشجویان نخبه است،او حدود 33سال سن دارد و جز بی رقیب ترین هاست اما در زمینه ی عشقی یک بازنده ی تمام عیار است، این دو بر حسب سرنوشت سر راه هم قرار میگیرند و عشقی که دور از انتظار در قلبشان جوانه میزند⭐

Life inside the Hourglass | Completed by callmeParvaz

[زندگی توی ساعت‌شنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده." " اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنه‌ی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره." --------------------------------- کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست

‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora

<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora

love in the night |Vkook🍷 by ZahraVahidi1

love in the night ~▪︎~ عشق در شب عشق کلمه ی عجیبیه ، جوری که تا اگه خودت عاشق نشی نمی تونی درکش کنی، برای منم همینطور بود، عاشقش شدم ، عاشق نفساش،عاشق لبخندش،عاشق اون دوتا مروارید مشکلی داخل چشماش ، عاشقش شدم با تمام وجودم، اما اون موقعه هنوز نمی دونستم اون همونه،کسی که ولش کردم ، ، ، _هی.... بچه...ولم کن...اگه نمی خوای..بلایی سرت بیاد.... ویکتور به سختی لب زد،حالش هر لحظه بدتر میشد، ناخوداگاه چشم هایش قرمز شدند،و این شاید تنها شروع خطری برای ان پسر بچه باشد. _نه نمی زا رم فرار کنی من خودم پیدات کردم، اگه ولت کنم تو میری و گم میشی منم برای همیشه تنهامی مونم از اونجایی که دیگه نمی خوام خانم بل و ببینم تو باید ازم مراقبت کنی... وضعیت:در حال اپ (اگر فیک تمام شده باشه صد درصد اینجا نوشته میشه) genre : ، ماورا طبیعی/عاشقانه/ومپایر/اسمات/انگست /رمانتیک/هپی اند، Kapell:vkook,Yoonmin

A boy made of ice by zervan_dark

اون تهی از هرگونه احساسیه درست مثل یه مجسمه ، مرموز با نگاهی خالی از زندگی، چی میشه اگه سر از دنیای خوناشام ها دربیاره... [توضیحات] |وضعیت:کامل شده| |تعداد پارت:۷۶| |ژانر:تخیلی،گی،خوناشامی،رمنس| {❗توجه: ناول های من فقط در واتپد آپ میشه، بدون اجازه جایی نشر ندید} Language = persian

‌ 𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️ by negarrafee

~عشق خونین~ جونگ کوک بچه یتیمه ( نه اینکه چون یتیمه مظلوم باشه نه اصلا چون لقبش استاد ریدن به بقیس) و گیر یه خون‌آشام به اسم کیم تهیونگ میوفته ** ؟ :هر شب... به این صدا گوش کنی که داره التماس میکنه که توش اروم تر بکوبی... اهههه. اه ا-اروم تر... ددی. اههه. هر شب... ** ؟ : فکر نمی‌کنم ما باهم نسبت خاصی داشته باشیم آقای کیم؟! ** ؟ : کوک... پدر و مادرت به قتل رسیدن ** ؟ : اگه یک بار دیگه دستت به جونگ کوک من بخوره آخرین باری میشه که دست داری ** ؟ : جیمین!!! ** ؟ :نه... نه اون زندس!! اون نمرده!! نمیتونه بمیره!! اجازه نداره!! ** ؟: چرا تنهام گذاشتی... ~Vkook~ طنز - اسمات - تخیلی - ومپایر -...... کاپل = تهکوک _ یونمین _نامجین_چانبک روز های اپ : پنجشنبه هر هفته

🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 by Sonya_vkooker

جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire

FREEZ🍼 by bangtan7stay

جونگ کوک یه بچه ی 15 ساله است که طی یه تصمیم احمقانه از باری که به زور فرستاده میشد تا برای مردم برقصه فرار میکنه اون توی سرمای زمستون با لباس نازکی نشسته بود تو خیابون گریه میکرد که با دو تا مرد جذاب ددی طور که یکیشون خودش رو لوسیفر و اون یکی خودش رو فرشته مرگ معرفی میکنه رو به رو میشه حالا چی میشه که کوکیه ما با اون دو تا مرد یه قرار داد ببنده؟ ژانر daddy kink smut vminkook وضعیت : فیک تموم شده

You may also like

Slide 1 of 10

The sweet torment of love cover

『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 cover

The Prince Dracula ⭐️🩸🤵🏻🧛🏻پرنس دراکولا cover

Life inside the Hourglass | Completed cover

love in the night |Vkook🍷 cover

A boy made of ice cover

‌ 𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️ cover

🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 cover

The sweet torment of love

اسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما تعریف میکنن ولی مادر بزرگ کوک اینجوری نبود....اون قصه های شیرین نمیگفت اون برخلاف همه خوناشامارو مهربون جلوه نمیداد....شاید چون میدونست چه موجودات پستی ان خوناشاما هیچی کمتر از لوسیفر ندارن...اونا بدجنسن و خودشونو موجودات برتر میدونن.....و انسان ها و خدایان و پست میشمرن و کوک پسر 19ساله ای که یه روز توسط یه خوناشام جذاب کیم تهیونگ دزدیده میشه تا به همسری اون دربیاد ولی چرا.....چون اون جزو خدایان برتر آب ، خاک ، باد و آتشه و بله کوک داستان ما خدای تعادل......برتر از خاک...آب....باد و آتش خدایی که به دشمنی دیرینه ی خدایان و انسان ها و خوناشام ها پایان میده _________________________________ بکهیون پسر ویکوک که دلشو به یکی از شیاطین باخته عشق اون و هیونگش به کجاها میکشه؟ آپ^^هرروز به جز آخروهفته ها روزی بیشتر از یه پارت نویسنده ی این فیک خودم هستم و فقط در واتپد آپ میکنم ...لطفا کپی نکنید و اگر جایی دیدن اطلاع بدید