H̤̮A̤̮P̤̮P̤̮I̤̮N̤̮E̤̮S̤̮S̤̮ ◡̤̮̈ ✓☘
  • Reads 195
  • Votes 23
  • Parts 1
  • Reads 195
  • Votes 23
  • Parts 1
Complete, First published Feb 11
I͜͡ D͜͡O͜͡N͜͡'͜͡T͜͡ K͜͡N͜͡O͜͡W͜͡ W͜͡H͜͡A͜͡T͜͡ T͜͡O͜͡ S͜͡A͜͡Y͜͡ P͜͡T͜͡.͜͡7͜͡


نام و نام خانوادگی📝: شادی (◡̈  H̤̮A̤̮P̤̮P̤̮I̤̮N̤̮E̤̮S̤̮S̤̮) ツ


گل سر سبد🌼: کوکمین🐣🐰


با حضور ویژه📸: ---- 

توضیحات تکمیلی📌: یه وانشات کوتاه و شیرین درمورد خانواده ی سه و نیم نفره جئون🥰❥ (درسته...سه و نیم نفر:)))) 


چگونگی شکل گیری📽: همه چیز از وقتی شروع شد که نویسنده موقع دیدن سریال ძᥲіᥣᥡ ძ᥆sᥱ ᥆𝖿 sᥙᥒsһіᥒᥱ این ایده به ذهنش میرسه! 🙃 {موقع دیدنش متوجه میشین کدوم قسمتشه؛ خودم یادم نیست😅😁}


زارتان زورتان😈💦؟ فقط اشاره داره😄 نمیدونم دیگه چی بگم𖨆𖨆𖨆


          ❤ (◍•ᴗ•◍)با تشکر از همراهی شما(ʘᴗʘ✿)🧡
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add H̤̮A̤̮P̤̮P̤̮I̤̮N̤̮E̤̮S̤̮S̤̮ ◡̤̮̈ ✓☘ to your library and receive updates
or
#945kookmin
Content Guidelines
You may also like
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
41 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
2 years & 1 month  by duryjikow
6 parts Ongoing
🥀Gener : Romance , Dram , Daddy kink , Smut , 🥀Couple : Kookmin , Chanbaek 🥀writer :Dury 🥀Up : Sunday 📜خلاصه فیک: "شروع کن" زن مسن گفت و دختر جلو اومد پسرک ترسیده قدمی عقب رفت که بازوش در دست های نه چندان قدرتمند زن گیر افتاد "بزار کارشو بکنه مخالفت کردنت فقط باعث اذیت شدن خودت میشه" °°° پارک جیمین پسری که تو ۱۶ سالگی خانوادش رو از دست داد و روزگار سنگدل باهاش بد تا کرد و نزدیک بود که در تلاطم موج هاش غرق بشه اما عشق کار خودشو میکنه درسته؟ سختیا تموم میشن شاید جایی که انتظارشو نداری ولی باید از بعضی چیزا بگذری شاید ؛ بکارتت ؟ آزادیت ؟ و قلبت؟ °°° "کارت تموم شد پارک؟" --"بله" "ارباب تو اتاقش منتظره زود باش" °°° شاید حداقل باید خداش رو شکر میکرد که زیر خواب یه مرد کچل و چاق نیست °°° دروغ ، شاید زندگیش رو نجات داد اگه همون روز میگفت که از بار آورده شده برمیگشت به همونجا اما ناخواسته یه پسر دایی پیدا کرد و انتطارش رو نداشت که برادر کوک یه هموفوب باشه +"من ولش نمیکنم هیونگ اون ماله منه"
You may also like
Slide 1 of 10
𝐾𝑟𝑎𝑠𝑖𝑣𝑖𝑒 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
All of my heart is yours cover
Can't Close Your Eyes  cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
stalker|kookmin cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
2 years & 1 month  cover
THE HUNTER[3] cover

𝐾𝑟𝑎𝑠𝑖𝑣𝑖𝑒

18 parts Ongoing

●فول پارت فصل یک کراسیوی● (فصل دوم با ژانر امپرگ ادامه پیدا میکنه.) ~|ژانر: امگاورس، مدرسه ای، رمنس، اسمات ~|کاپل: کوکمیـن