"جئون جونگکوک فرمانده ی دورگهی شیلایی برای نفوذ به ارتش گوگوریو و فهمیدن اطلاعات جنگی اونها فرستاده میشه ولی چی میشه اگه وقتی به گوگوریو میره کم کم دلش رو ب ه ولیعهد گوگوریو و تنها پسر و امگای خاندان پادشاهی کیم تهیونگ بده؟!"
این داستانم یه شیپ از دراریه؛ دراکو مالفوی و هری پاتر توی مجموعه فیلمهای هری پاتر.
ایده از خودمه و امیدوارم سو تی و مشکل نداشته باشه.
سعی میکنم مثل رمان قبلیم خشک و فضای سنگین نداشته باشه.
بخونید و نظر بدید و امیدوارم لذت ببرید.