Devil in Love
  • Reads 261
  • Votes 64
  • Parts 1
  • Reads 261
  • Votes 64
  • Parts 1
Complete, First published Feb 22
Mature
One shot💜💛

Enjoy it💋


#فارسی
All Rights Reserved
Table of contents

1 part

Sign up to add Devil in Love to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
MADDENING LIES by hasti_nia
39 parts Complete
📌 {دروغ های دیوانه کننده} 📌{ ژانر : انگست ، اسمات ، امپرگ ، فلاف ، رومنس} 📌 { کامل شده } زندگی داشت براشون خیلی رویایی پیش می‌رفت. باید مثل زوجی که منتظر به دنیا اومدن بچشون بودن رفتارمیکردن اما هیچ چیز اون‌طور که باید پیش نمی‌رفت . نه احساس بینشون مثل قبل بود نه رفتارهاشون. درست اینه که بگیم جونگ‌کوک‌ دیگه مثل قبل نبود ! مردی که همیشه احساسی رفتار میکرد به هیچ وجه مثل جونگ‌کوکی نبود که جیمین می‌شناخت ! جیمین عاشق این مرد نشده بود ! این جونگ‌کوک‌ رو نمی‌شناخت ! اما سوالی که داخل ذهن جیمین رژه میرفت این بود که چرا؟! چرا اینقدر باهام سرد و بی تفاوت رفتار میکنه؟ دلیلش چی بود؟ خیانت؟زده شدنش از عشقش؟ . . + « توچی ؟تو میتونی تظاهر کنی که عاشقمی ؟یا فقط داری واقعیت رو نشون میدی؟.... جونگ‌کوک..بهم بگو...از حست نسبت به من چیزی باقی مونده ؟ یا فقط دارم خودم و خودت رو با دروغ هام گول می‌زنم ؟! » . . _ « مخالفت خانواده ی من؟ محروم شدنم از ارث؟ هیچکدوم برام مهم نبودن فقط تنها چیزی که میخواستم جیمین بود.. داخل تمام سال هایی که باهاش اشنا شدم ترسیدم...ترسیدم قبولم نکنه ..ترسیدم نزارن بهش برسم ! شاید واقعا یه ترسوام که لیاقتش مرگه نه ؟ »
You may also like
Slide 1 of 10
MADDENING LIES cover
𝙈𝙪𝙡𝙩𝙞/𝙛𝙖𝙠𝙚 𝙘𝙝𝙖𝙩 | 𝙩𝙧𝙞𝙥𝙡𝙚 𝙗𝙚𝙙 cover
Threesome + 1 ~ Vkook , Yunmin  cover
𝗙𝗮𝗸𝗲𝗖𝗵𝗮𝘁 𝗕𝗼𝗼𝗸 cover
My pink snowflake cover
Prince of Hearts  cover
Black Boy white Boy پسر سیاه پسر سفید cover
pesky cover
𝒟𝒶𝓃𝒸ℯ𝓇 cover
 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞 cover

MADDENING LIES

39 parts Complete

📌 {دروغ های دیوانه کننده} 📌{ ژانر : انگست ، اسمات ، امپرگ ، فلاف ، رومنس} 📌 { کامل شده } زندگی داشت براشون خیلی رویایی پیش می‌رفت. باید مثل زوجی که منتظر به دنیا اومدن بچشون بودن رفتارمیکردن اما هیچ چیز اون‌طور که باید پیش نمی‌رفت . نه احساس بینشون مثل قبل بود نه رفتارهاشون. درست اینه که بگیم جونگ‌کوک‌ دیگه مثل قبل نبود ! مردی که همیشه احساسی رفتار میکرد به هیچ وجه مثل جونگ‌کوکی نبود که جیمین می‌شناخت ! جیمین عاشق این مرد نشده بود ! این جونگ‌کوک‌ رو نمی‌شناخت ! اما سوالی که داخل ذهن جیمین رژه میرفت این بود که چرا؟! چرا اینقدر باهام سرد و بی تفاوت رفتار میکنه؟ دلیلش چی بود؟ خیانت؟زده شدنش از عشقش؟ . . + « توچی ؟تو میتونی تظاهر کنی که عاشقمی ؟یا فقط داری واقعیت رو نشون میدی؟.... جونگ‌کوک..بهم بگو...از حست نسبت به من چیزی باقی مونده ؟ یا فقط دارم خودم و خودت رو با دروغ هام گول می‌زنم ؟! » . . _ « مخالفت خانواده ی من؟ محروم شدنم از ارث؟ هیچکدوم برام مهم نبودن فقط تنها چیزی که میخواستم جیمین بود.. داخل تمام سال هایی که باهاش اشنا شدم ترسیدم...ترسیدم قبولم نکنه ..ترسیدم نزارن بهش برسم ! شاید واقعا یه ترسوام که لیاقتش مرگه نه ؟ »