Tangled
  • Reads 3,673
  • Votes 510
  • Parts 10
  • Reads 3,673
  • Votes 510
  • Parts 10
Complete, First published Feb 23
Mature
- اما... اما اگه بفهمن من کی‌ام چی؟ من نوه‌ی پادشاه سابقم، دشمن خانواده‌ی شما.
+ وقتی آلفا بهت می‌گه قراره ببردت پیش خودش، یعنی فکر همه‌چیز رو کرده. نگران نباش عزیزِ دل، حتی اگه چیزی هم بفهمن، قبل اینکه اون‌ها بخوان فکر نابود‌ کردنت رو بکنن؛ من نابودشون می‌کنم.

ژانر: امگاورس، رمنس، انگست، اسمات
کاپل: ویکوک
All Rights Reserved
Sign up to add Tangled to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
Bangmasan by ti_VK_na
58 parts Complete Mature
(completed) • Couples: VKook, NamJin, hoseok (دختر پسری) • Genres: Fantasy, Horror, Thriller, Mystery, Romance, Smut خلاصه: بانگماسان... بهش میگن کوه شیطان، بلندترین کوه کره جنوبی که تابحال ناشناخته و بکر باقی مونده... زیبایی هاش از دور همه ی مردم جهان رو به خودش جذب میکنه اما راه پر مخاطرش باعث شده هرساله صدها کوهنورد و گردشگر قربانی صعود این کوه بشن... . . . قسمتی از داستان: _اخه این بانگماسانه همون کوهی که همه میگن نفرین شدست و هر آدمی که به اونجا بره و به بدترین شکل ممکن مجازات میکنه... میفهمی چی میگم؟؟؟؟ نامجونا من مقاله هارو خوندم فقط برو ببین مردم محلی چی میگن، همشون معتقدن قربانیای کوه بر اثر حادثه نمردن یه نیروی عجیبی باعث مرگشون شده.. محض رضای خدا چرا تو باید قبول کنی از کوهی بری بالا که تا حالا حتی یک نفرم زنده ازش برنگشته؟؟؟!! ** دوستای عزیز خوب به ژانر ها دقت کنید .. ژانر اول این بوک فانتزیه پس انتظار هر چیزی و تاکید میکنم، انتظار هرچیزی رو داشته باشید... تو این داستان با هرچیزی ممکنه روبرو بشید پس لطفا با ذهنی باز داستان و شروع کنید ..💜ماچ به کله هاتون((: شروع: ۲۳آذر۱۴۰۰ پایان: ۹اسفند۱۴۰۰
ÁSVALDUR | VKOOK  by _vantesea
11 parts Ongoing Mature
_همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم. _تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟ _انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری! ~☆ نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید! «مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.» این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند. _چشمهات عجیبن سیَه‌مو. جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند. چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست. مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد: _و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران. -ÁSVALDUR- Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut. Written by.VANTE
Ongoing | پــرتو by Manelios
11 parts Ongoing
خلاصه‌ی قصه این است: « _ چرا نمی‌فهمی؟! من نمی‌خوام برم زیر سلطه‌ی کسی. من بتا بودم... من بیست و دو سال مثل بتاها زندگی کردم، مستقل، آزاد، بی‌پروا. کی تو بیست و دو سالگی رایحه‌ ترشح میکنه؟ کی جنسیت ثانویه‌ش تو این سن مشخص میشه؟ همه‌ش مزخرفه... مزخرف. از این بوی گند نارنج متنفرم، از اینکه سرم از صدای زوزه‌ی مسخره‌ی گرگ احمق درونم پر شده متنفرم... از جونگکوک... از جونگکوک بیشتر از همه متنفرم، متنفرم... متنفرم!» « ندلــ☀️ـِین یعنی روشنایی. یعنی پرتوهای امیدی که از سمت آسمون، می‌تابن و می‌تابن تا به دنیای تاریکت روشنایی ببخشن. می‌دونی چرا این اسمو روش گذاشته؟ چون اون امید جونگکوکه، تنها موجودی که از تمام دنیا، بیشتر دوستش داره... حتی بیشتر از تو‌.» *** | خاکستری مثل ماسه‌های دریا | " نَدِلِــین" عاشقانه‌ای از کاپل کوکویه که در دنیای امگاورس اتفاق میوفته و با محتوای امپرگ همراهه! پس با توجه به ژانرهاش، نگاه به کلمه ببرید. چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless
You may also like
Slide 1 of 10
𝙲𝙻𝙸𝙲𝙷𝙴⚣︎ cover
Beautiful Disaster  cover
The Racer cover
Shine in the dark cover
seven⁷ cover
SugarBoys cover
Bangmasan cover
ÁSVALDUR | VKOOK  cover
Ongoing | پــرتو cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover

𝙲𝙻𝙸𝙲𝙷𝙴⚣︎

5 parts Complete

در سال ۱۸۸۷ که برج ایفل نصفه کاره به رنگ قرمز بود دوتا پسر تونستن بهتر از داستانی که ماله یه قرن پیش بود عاشقی کنن مثل بستنی خوردن تو هوای سرد زمستون. 𝚌𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎:𝚟𝚔𝚘𝚘𝚔 𝚓𝚊𝚗𝚎𝚛:𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚜,𝚜𝚖𝚊𝚝,𝚑𝚊𝚙𝚙𝚢 𝚎𝚗𝚍 +چرا؟ _چون این کار رو دوس دارم....من نمیخوام بقیه نوجونا و جوونا مثله من تو زندگیشون راهشون رو گم کنن و اجازه ندن پدر مادرا محدودشون کنن و موضوعی رو بهشون تحمیل:) (این داستان از زبان خودم خونده میشه و همیشه سوم شخصه یا شاید گاهی پیش بیاد قلم رو بدم دست کارکتر یا شاید اصلا پیش نیاد)