Story cover for Lost Memories  by meilin94
Lost Memories
  • WpView
    Odsłon 1,363
  • WpVote
    Głosy 89
  • WpPart
    Części 11
  • WpView
    Odsłon 1,363
  • WpVote
    Głosy 89
  • WpPart
    Części 11
W trakcie, Pierwotnie opublikowano lut 26, 2024
همیشه وقتی کاسه صبرم لبریز میشد مامانم یه حرفی و با لبخند دلنشین بهم یاداوری میکرد..
"تا چشم روی هم بزاری درست میشه"
ولی...
ولی اون شب ..من به امید درست شدن همه چیز چشم روی هم گذاشتم..اما وقتی چشمام و باز کردم همه چی خراب تر شده بود...
من یک شب بهاری چشمام و بستم و تو یک شب سرد زمستونی چشم باز کردم...
شبی که دیگه برای من صبح نشد....
شبی که صداها مهمون افکارم شدن و بوی ترس به ریه هام کشیده شد...
شبی که ۱۸ ساله هنوز به صبح نرسیده


Genre : Omegaverse, Romance, Mperg, Drama,mystery, Smut, angst [happy end]
Upload Date : Wednesday
Couple: HyunLix, MinSung, ChanIn, YeonBin
NC : +18
Wszelkie Prawa Zastrzeżone
Zarejestruj się, aby dodać Lost Memories do swojej biblioteki i otrzymywać aktualizacje
lub
#605omegaverse
Wytyczne Treści
To może też polubisz
Runaway autorstwa haniehislamy
5 części W trakcie
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
To może też polubisz
Slide 1 of 10
Pandora′s box | kookv cover
Adomania (Vkook) cover
Mr kim/vkook cover
«عشق ممنوع من»  cover
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
𝓣𝓱𝓮  APRIL cover
Under the skin  cover
ماه و خورشید cover
🍼Hate2🍼 cover
Runaway cover

Pandora′s box | kookv

17 części W trakcie

جعبه پاندورا نویسنده: Nil_mo کیم تهیونگ با DNA یک ببر ساخته شده ؛ موجودی بین انسان و حیوان ، طراحی شده برای فرمانبرداری، نه برای احساس.... اما فرار کرد. بزرگ شد. جنگید و بیست و یک سال تمام ، تاوان گذاشتن کسی رو که نمی‌تونست نجاتش بده ، پس داد. هر شب با کابوس صدای گریه‌ی اون از خواب می پره.... و حالا، همون کسی که تهیونگ فکر میکرد مرده، برگشته. اما نه برای اغوش، نه برای نجات....بلکه برای کشیدن اون به قفس گذشته، به دسته همون سازمانی که ساختتشون.. در دنیایی که خیانت پشت ماسک عشق پنهون شده، تهیونگ باید تصمیم بگیره : بجنگه...یا دوباره تسلیم بشه. در این بازی ، قفس از میله نیست؛ گاهی از خاطره، گاهی از عشق...و گاهی از خون. Cuopel : Kookv Sub Cuopel : yunmin Genre: Science Fiction, Romance, Smut, Happy Ending # kookv #Science Fiction