MURDER
  • مقروء 875
  • صوت 110
  • أجزاء 13
  • مقروء 875
  • صوت 110
  • أجزاء 13
مستمرة، تم نشرها في فبر ٢٦, ٢٠٢٤
× چرا انقدر تاریکه اینجا؟
+ مگه نگفتی عشقمُ بهت نشون بدم ، عشق من مخوف‌تر از اونیه که فکرشُ بکنی ، 
اسمشُ گذاشتم جهنم عشق! قراره عشق کنی باهاش..
× اما من بهش میگم حماقت سرنوشت
.............................
+ من ازش خواستم بُکُشَتِش ، ولی اون فقط نگام کرد . بعدها فهمیدم خدا با آدمکاش اینجوری کار نمیکنه !
پس خودم دست به کار شدم و بعد از خدا خواستم منو ببخشه 
_ جونگکوک ؟ این یه دیالوگ معروفه که رو زندگیت گذاشتی؟
+ نه مثل یه زبان ناشناخته اس که من روش زیرنویس گذاشتم !
.............................
+ من اینطوری کار نمیکنم
_ پس قراره عصر نمایش رو نگاه کنیم جنابِ اِسنو؟
+ نگاه کردن لذت داره ، اونم درحالی که داری با قانون هاش بازی میکنی 
_ هاه؟ یعنی لقمه رو دور سرش بچرخونیم بعد بزاریم دهنش؟
_ پسر خودمی .
...............................

نام فیک : آدم‌کُش / MURDER 
ژانر : جنایی، دارک، عاشقانه، رمنس، انگست ، لیتل اسمات...
کاپل : کوکوی 
.
.
.
.
جميع الحقوق محفوظة
قم بالتسجيل كي تُضيف MURDER إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
#854kookv
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! بقلم Shina9897
20 جزء undefined أجزاء مستمرة
جدا کردن دست پسر که با گستاخی کمرشو گرفته بودو به دیوار پشت سرشون تکیه اش داده بود، کمتر از سه ثانیه طول میکشید اما بی حوصله چشماش رو توی حدقه چرخوند و ترجیح داد بی حرکت بمونه. البته این خونسرد موندش تا موقعی ادامه داشت که نفس های داغ پسرو توی گردنش حس نکنه! _ بزار وارد قلبت بشم چشم عسلی! این سد دفاعی که بین خودمون کشیدیو بشکن و اجازه بده دستام جز به جز تنت که چیزی جز سرما و بی مهری ندیده تسکین بدن! دندون هاش رو از خشم و بی پروایی پسر روی هم فشردو طی یک حرکت ساده و حرفه ای با دست آزادش دست پسرو از دور کمرش پس زد و در حالی که با لذت به صورت تو هم رفته از دردش که ناشی از پیچوندن مچ دستش بود، خیره میشد با لحن سردی غرید. _از حدت فراتر نرو جئون! برام شکوندن دست هایی که دم از تسکین دادنشون میزنی راحت تر از آب خوردنه! ________________________________ ترسیده و مضطرب با دستای لرزون سعی کرد حلقه دست های محکم و خشنی که مثل مار به دور تنش پیچیده بود رو از خودش جدا کنه اما بی فایده بود. _چ..چی از جونم میخوای؟ ولم...کن!! _برمیگردی به آغوشم...جایی که بهش تعلق داشتی جئون..! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩,𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞,𝗦𝗘𝗖𝗥𝗘𝗧 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗹𝗶𝗳𝗲, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗦𝗺𝘂𝘁
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 بقلم Sarculine_LA
32 جزء undefined أجزاء مستمرة
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance