"سم و پیتر، فرشتههای عشق جوونی که بهخاطر یه اشتباه و خراب کردن مأموریتی که به اونها سپرده شده بود، توسط دادگاه عدل محکوم شدن که در کالبد دو فانی، یعنی هوانگ هیونجین و هان جیسونگ، به زمین تبعید بشن تا آخرین ماموریتشون رو به پایان برسونن.
کی میدونه روی زمین، چه چیزی انتظار اون دو فرشتهی ساده و بیتجربه رو میکشه؟ روی خوش و زیبای سکهی عشق یا ذات حقیقی و سیاهی که تابهحال ازشون پنهان شده بود؟"
________
- نمیتونی بیخیالم بشی ولی... هربار میبینمت به یه نحوی خردم میکنی. مینهو چرا فقط بهم نمیگی چیکار کنم؟
مینهو با انگشت شستش گونهی نرم جیسونگ رو لمس کرد و اجازه داد پیشونیهای داغشون چسبیده به همدیگه باقی بمونه. احساس میکرد توی سیاه چالهی عمیق و سیاهی افتاده و فقط جیسونگ میتونه راهش رو روشن کنه.
- وقتی بوسیدمت، احساس کردم یه تیر کوفتی به کمرم برخورد کرد و مستقیم به سینهام رسید... من نمیدونم چی شده، فقط میدونم نمیتونم ولت کنم.
- Couple: Changjin, Minsung, Seungin
- Genre: Fantasy, Flaff, Romance, Smut, Angst
- Writers: Asteria, Drkangel
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه...
تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد.
_یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟
_گفتم امگای قوی داری...
_نه نه بعدش، قسمت دوم جملهات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟!
ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد.
_نمیدونستی؟ امگات بارداره...
Writer: Ashil
Couple: Vkook, Hopmin, Taehi
Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut