Cupid: The Last Mission
  • Reads 9,045
  • Votes 2,026
  • Parts 57
  • Reads 9,045
  • Votes 2,026
  • Parts 57
Ongoing, First published Mar 02, 2024
"سم و پیتر، فرشته‌های عشق جوونی که به‌خاطر یه اشتباه و خراب کردن مأموریتی که به اون‌ها سپرده شده بود، توسط دادگاه عدل محکوم شدن که در کالبد دو فانی، یعنی هوانگ هیونجین و هان جیسونگ، به زمین تبعید بشن تا آخرین ماموریتشون رو به پایان برسونن.
کی می‌دونه روی زمین، چه چیزی انتظار اون دو فرشته‌‌ی ساده و بی‌تجربه رو می‌کشه؟ روی خوش و زیبای سکه‌ی عشق یا ذات حقیقی‌ و سیاهی که تابه‌حال ازشون پنهان شده بود؟"
________

- نمی‌تونی بیخیالم بشی ولی... هربار می‌بینمت به یه نحوی خردم می‌کنی. مینهو چرا فقط بهم نمی‌گی چیکار کنم؟
مینهو با انگشت شستش گونه‌ی نرم جیسونگ رو لمس کرد و اجازه داد پیشونی‌های داغشون چسبیده به همدیگه باقی بمونه. احساس می‌کرد توی سیاه چاله‌ی عمیق و سیاهی افتاده و فقط جیسونگ می‌تونه راهش رو روشن کنه.
- وقتی بوسیدمت، احساس کردم یه تیر کوفتی به کمرم برخورد کرد و مستقیم به سینه‌ام رسید... من نمی‌دونم چی ‌شده، فقط می‌دونم نمی‌تونم ولت کنم.

- Couple: Changjin, Minsung, Seungin
- Genre: Fantasy, Flaff, Romance, Smut, Angst
- Writers: Asteria, Drkangel
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Cupid: The Last Mission to your library and receive updates
or
#217romance
Content Guidelines
You may also like
My Boyfie Is A Killer  by -Erienne
30 parts Ongoing
genre: Crime, Fluff, Smut, Comedy اسم من هان جیسونگه، مأمور ویژه‌ی بخش میدانی پلیس مخفی کره که هیچ مأموریت نیمه‌کاره‌ای داخل پرونده‌ام ندارم. بقیه من رو یک پسر وسواسی، بداخلاق و جدی می‌دونن اما از نظر خودم من فقط پایبند به قوانینم چون قوانین آدم رو زنده نگه می‌دارن. همه‌چیز برای من خوب پیش می‌رفت و هیچ دغدغه‌ای در زندگی شخصیم نداشتم. توی بخشمون من بهترین بودم و هیچ چیزی باعث نمی‌شد که حتی برای یک لحظه در تصمیماتم تغییری ایجاد بشه؛ البته تا وقتی که عاشق دکتر لی بشم. اون پسر عجیب، دقیقا تمام چیزی بود که کل زندگی ازش متنفر بودم. عاشق دیدن برنامه‌ی کودک و جمع کردن اسباب‌بازی بود. اگه مجبور نبود، حتی پاش رو هم داخل حموم نمی‌ذاشت و به شدت پرسروصدا بود. هیچ وقت فکر نمی‌کردم چنین آدمی رو بیشتر از چند دقیقه تحمل کنم اما لی مینهو مدت‌هاست که مثل یک لکه‌ی سفید وسط زندگی و برنامه‌هام جا خوش کرده و من حتی نمی‌تونم یک اینچ جابه‌جاش کنم. شما قراره داستان پردردسر یک قاتل وسواسی و ساکت و یک دکتر پرانرژی و اوتاکو رو بخونید. داستانی که توام با چالش‌های کوچیک و بزرگ زندگی منه.
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
You may also like
Slide 1 of 10
My you  cover
The Monster Caused (ChanHo) cover
My Boyfie Is A Killer  cover
Shine in the dark cover
Heartbeat |sevensome| cover
I'm not g!y cover
Place for Us[Minsung] cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
4427 cover
happy cover

My you

49 parts Ongoing

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut