Story cover for that man / اون مرد " yoonmin" by rominaromina396
that man / اون مرد " yoonmin"
  • WpView
    Reads 213,789
  • WpVote
    Votes 16,630
  • WpPart
    Parts 69
  • WpHistory
    Time 20h 58m
  • WpView
    Reads 213,789
  • WpVote
    Votes 16,630
  • WpPart
    Parts 69
  • WpHistory
    Time 20h 58m
Complete, First published Mar 08, 2024
1 new part
🔥برشی از داستان : 

" دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا ....

با ضربه جین به شکمش خفه شد 
صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود 

" یااا ...هیونگ !!!!

" نباید اینجوری پشتش حرف بزنی 
اون همسره یونگیه ! 

کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود 
مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نیست !!!!


 کاپل : Yoonmin 
ژانر : مافیا / امگاورش / کمدی و غمگین / امپرگ / معمایی / پلیسی / هیجانی / خانوادگی 
خلاصه: 
_طبق وصیت عمه ..." اون " ..باید باهاش ازدواج می‌کرد...
.اما ...
چرا آخرین تصویرم ازش ...برای ۱۷ سال پیشه ! 
...شاید ..نباید بهش میگفتم
 " دوست دارم " 
.
.
.

نگاهی به صورت معصوم دو بچه روی تخت انداخت 
_ شما ...بوی اونو میدید ....

نویسنده " رومی "

شروع داستان  ۱۲ /۳ / ۱۴۰۳
پایان : .....
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add that man / اون مرد " yoonmin" to your library and receive updates
or
#1امگاورس
Content Guidelines
You may also like
𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭𝔂 𝓭𝓪𝓷𝓬𝓮(YOONMIN) by ATa079
7 parts Complete Mature
مقدمه: تو را دارم و از هیچ‌چیز غمم نیست. از صفر که هیچ، از منهای بی‌نهایت شروع خواهم کرد و از هیچ‌چیز نمی‌ترسم. من در آستانه‌ی مرگی مأیوس، در آستانه‌ی "عزیمتی نابهنگام" تو را یافتم؛ وقتی تو به من رسیدی من شکست مطلق بودم، من مرده بودم. پس حالا دیگر از چه چیز بترسم؟꧁ آنها باهم ازدواج کردند ولی افسوس سرنوشت با آنها یار نبود....:)꧁ وارد صحنه شد تمام چشم ها روی پسرک زیبا و ظریف سفید پوش قفل بود!...اما پسرک از میان آن جمعیت فقط دو چشم زیبا را میدید که با عشق به اون خیره است مثل تمام اوقاتی که برای او....فقط برای او! دلبری میکرد شروع کرد تن ظریفش را به حرکت در آوردن تا باز هم نگاه گرسنه ی مرد را به خود ببیند ولی درد تمام وجودش را در بر گرفت و سقوط کرد...خون!!!...خون بود و خون! و لحظه ی بعد صدای جیغ و داد برایش محو شد بی رحمیست اگر بگویم شاهکار زیباییست پسرک زیبایی پخش بر کف صحنه ی بزرگ با لباس سفید خونی!این رقص...رقصی خونین بود....! ꧁ 𝐟𝐢𝐜 𝐧𝐚𝐦𝐞: 𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱𝘆 𝗱𝗮𝗻𝗰𝗲 𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝑨𝑵𝑮𝑺𝑻 / 𝐂𝐋𝐀𝐒𝐒𝐈𝐂 / 𝑹𝑶𝑴𝑨𝑵𝑪𝑬 / 𝐇𝐀𝐏𝐏𝐘 𝐄𝐍𝐃 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐘𝐎𝐎𝐍𝐌𝐈𝐍 / 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 / 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐌𝐈𝐍 𝐔𝐩 𝐭𝐢𝐦𝐞: 𝗦𝗮𝘁𝘂𝗿𝗱𝗮𝘆 𝐭𝐡𝐞 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐖𝐎𝐋𝐅
MooNlight Hotel - هتل‌مهتـاب 🌖 ⃤🌱 by MaHoBarooN
76 parts Ongoing Mature
در بلندترین آسمان‌خراشِ یکی از بزرگ‌ترین هتل‌های زنجیره‌ای جهان، مردی ایستاده که روزنامه‌ها بهش لقب «جوان‌ترین امپراطور» رو دادن. رئیس ۳۰ ساله‌ی استریت و دامیننتی که با یک نگاه قرارداد می‌بنده... و با یک کلمه دل می‌شکنه. اما بین هزاران کارمند، فقط یک نفر در برابرش سر خم نمی‌کنه... پسری ۲۱ ساله که اومده بود آینده بسازه، نه تو آینده‌ی رئیسش جایی داشته باشه. کسی نمی‌دونست همین پسر، روزی مردی رو به زانو درمیاره که همه ازش حساب می‌بردن. «هتل مهتاب» عاشقانه‌ای واقع‌گرایانه، پر تب و تاب و ممنوعه از دنیای تهکوک. " تا وقتی این رابطه تموم نشده، مرگ هم می‌تونه بخشی از بازی باشه!" ژانر: درام | رمنس | انگست | اسمات | واقع‌گرایانه __________ ⚠️ This is the Persian version of the story. English version will be published soon on my profile. __________ This is a fanfiction story. Characters belong to their original owners. (This work is created for entertainment purposes only and is not for commercial use.)
Darvin's Clover | VKOOK  by Mamacita_01
16 parts Ongoing Mature
┊Summary: شبدر داروین... کلمه غریبیه، وقتی اولین بار شنیدمش انگار همون کلمه ای بود که لازم بود بلندم کنه، کلمه ای که ما رو وارد دنیای شخصیت هامون میکنه... همه چیز از جونگکوک سیزده ساله ای شروع شد که هیچوقت فکرش رو نمیکرد، یه دوچرخه سواری ساده اینطور سایه تنهایی رو روی زندگی خودش و تهیونگ بندازه...حالا بیست سال، تاوان راضی کننده ای برای سرنوشته؟ ┊Teaser: _ باهام بخواب... _چ... جونگکوک جراتی به خودش داد و در حالی که تلاش میکرد نگاهش رو از عضلات مرد منحرف کنه با صدای بلند تری گفت: _ گفتم باهام بخواب! _ مطمئنی ولیعهد؟ من غریزه‌ی جنسی کنترل نشده ای دارم... نگاه مستقیم و مطمئنش رو به چشمهای تهیونگ داد و مثل خودش جواب داد: _ بذار من به فکر اون بخش باشم، من اولین بارمه...تو باید به فکر لذت بردن من باشی! تهیونگ که تمام این مدت فکر نمیکرد چنین چیزی رو ازش بشنوه، ابروهاش رو بالا فرستاد و نگاهش رو توی اتاق چرخوند: _ اینجا؟ کلی مهمون بیرونه! جونگکوک کت جینش رو روی تخت انداخت و در حالی که گره‌ی کش موش رو از پشت محکم میکرد، لبخندی پر از شرارت زد. _ دقیقا همینجا...حالا اون درو قفل کن و نشونم بده چی بلدی ببر وحشی! پیج نویسنده: @sylvie_fic ┊Genres: Romance, Drama, angst, smut ┊Couple: Vkook, Hopemin ┊Writer: Sylvie☀️ ┊Up: Saturday
You may also like
Slide 1 of 10
BLONDE cover
fake love ❗عشق دروغین cover
The Sky At 10:15 AM cover
𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭𝔂 𝓭𝓪𝓷𝓬𝓮(YOONMIN) cover
خون بَس cover
MooNlight Hotel - هتل‌مهتـاب 🌖 ⃤🌱 cover
Realm of Blood cover
Darvin's Clover | VKOOK  cover
My little cherry ( Kookv ) cover
ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ cover

BLONDE

47 parts Complete

𝑩𝑳𝑶𝑵𝑫𝑬💔(فول شده💜) . . . #𝑴𝒊𝒏𝒊🍦 . خلاصه: وقتی تو دریای سیاه و کثیف کی پاپ غرق میشد برای رسیدن به ارزو های محاله همیشگیش...تن داد به تمام آزار های جسمی و روحی...چون چیزی برای از دست دادن نداشت... ولی کاش اون شب به اون مهمونی نمیرفت...و روی صحنه قدم نمیزاشت و تو اتاق استراحت پشت استیح نمیموند که... نخست وزیر..‌‌.به دیدنش بیاد..‌.با همون نگاه سیاه و یخ زده اش و ابهتی که سستش میکرد..‌‌. تا بهش پیشنهادی بده... معشوقم باش تا به بزرگترین ایدل کره و دنیا تبدیلت کنم‌... ...روایتی عاشقانه از یه عشق ممنوعه... . . 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑯𝒂𝒓𝒔𝒉 𝒂𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕. 𝑨𝒃𝒖𝒔𝒆. 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆. 𝑺𝒎𝒖𝒕 . . 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 . . #blonde