سرنوشت عجیبی که امگای جوان پارک رو در برگرفت و با بزرگترین ترسش روبرو کرد، ولی این آخر ماجرا نبود.
و ولیعهد جئون جونگکوک....
_قربان درخواستتون رو رسوندیم
_باشه. قبول کردن؟!
_پسرش فکر نکنم قبول کرده باشه اما پدرش قبول کرده
زیر لب زمزمهوار چیزی رو به زبون آورد که نظر سرباز رو به خودش جلب کرد.
«اونم به زودی قبول میکنه»
_قربان چیزی گفتین
_نه برو بیرون
_چشم سرورم
بعد از رفتن سرباز، پوزخند عمیقی زد و به ورودی چادر نگاهی کرد. رایحهٔ سرخوشش توی فضای چادر پخش شده بود.
_به زودی هم رو میبینیم امگا کوچولو
✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
𝐍𝐚𝐦𝐞: Night Wolf
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookMin
𝐆𝐚𝐧𝐞𝐫: Romance, Mpreg, History, Fantasy, Omegaverse
𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Nian
بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش میپیچید، صحنهای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمیخواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش میگرفت...
یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفتهای به حرف اومد:
«اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنیای میده...؟»
── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ──
ژانر: عاشقانه، بیال، انگست، اسمات
کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge)
نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢
ویراستار: ♧Fatemeh
داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.