hedilla's oneshots
  • Odsłon 4,022
  • Głosy 437
  • Części 10
  • Odsłon 4,022
  • Głosy 437
  • Części 10
Opowieść Zakończona, Pierwotnie opublikowano mar 24, 2024
Dla dorosłych
وانشات های هدیلا رو توی این بوک بخونید. 
کم کم به جمع داستان هاش اضافه میشه.
میتونید وانشات هایی با هر سه کاپل سکای- کایهون- سکایهون رو پیدا کنید.


چنل آپ:@SeKaiWorldx
Wszelkie Prawa Zastrzeżone
Zarejestruj się, aby dodać hedilla's oneshots do swojej biblioteki i otrzymywać aktualizacje
lub
Wytyczne Treści
To może też polubisz
✧HOME✧ autorstwa timi_vkook
43 części W Trakcie
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
The Musician autorstwa lilyblue92
22 części Opowieść Zakończona Dla dorosłych
《نوازنده》 Full بکهیون دانشجوی کره ای تباری که از طریق نواختن در میدان شهر گذران زندگی میکنه با مردی اشنا میشه که براش ترسیم رویایی به واقعیت تبدیل شده است. مردی که بال پرواز بهش هدیه میده غافل از اینکه آغوشش مکانی میشه برای سقوط پسرک جوان... ****** لبهای لرزونش رو روی لبهای خشک شده اش گذاشت. با بغض زمزمه کرد : -من بکهیون، تو را به عنوان همسر عزیز خود... چانیول دستش رو بالا اورد تا گونه اش رو لمس کنه بی طاقت التماس کرد "خواهش میکنم هیون تمومش کن" -بر میگزینم. تا از امروز تا ابدیت تو را کنار خود داشته باشم... "بکهیون تمامش کن، ادامه نده خودت رو..." دست سردش رو روی لبهاش گذاشت تا مانعش بشه، قطره اشکی از چشمهای تبدارش روی صورت رنگ پریده اش چکید. -در هنگام بهترینها و بدترینها، در هنگام بیماری و سلامتی برای اینکه دوستت بدارم... هق زد و با ته مونده توانش نالید : تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند. writer: lily blue chanbaek romance / Angst / Slice of life
To może też polubisz
Slide 1 of 10
✧HOME✧ cover
Minefields | Complete cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
Before The Sunset | Complete  cover
Alma | Complete  cover
EXO's Oneshots cover
K17🔞 cover
❄️𝓔𝓽𝓮���𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️ cover
The Musician cover
خنجری برای ولیعهد cover

✧HOME✧

43 części W Trakcie

وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook