‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌𝆺𝅥 - Phantommoh - Wattpad

Story cover for ‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌𝆺𝅥 by Phantommoh

‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌𝆺𝅥

Leituras 13,006
Votos 1,975
Capítulos 30
Tempo 8h 29m

Leituras 13,006
Votos 1,975
Capítulos 30
Tempo 8h 29m

mperg omegaverse wang wangyibo xiao xiaozhan yibo yizhan zhan zsww امپرگ امگاورس تاپ جان شیائو شیائوجان شیائوژان وانگ ییبو ییجان ییژان

شیائوجان و وانگ ییبو نیمه شب توی خیابونی خلوت باهم رو به رو میشن.
شیائوجان انیگمایی هستش که زندگیش بخاطر اتفاقات ناگواری دچار تغییر شده و دوران سختی رو پشت سر میذاره و سعی میکنه گذشته‌اش رو فراموش کنه.
و وانگ ییبو آلفایی‌ هستش که وارث خاندان بزرگ وانگه. پسری که برای پدرش اهمیت زیادی داره.
رابطه‌ی شیائوجان و وانگ ییبو شروع میشه ولی با شروع مشکلات زندگی کم کم همه چیز تغییر میکنه و روزی بدترین اتفاق برای آن دو پدر میفته که همه چیزو تغییر میده...


ૢ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Phantom
ૢ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Omegaverse, Mpreg, Angst, Smut, Romance, Drama
ૢ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: Yizhan (zsww)
ૢ𝐢𝐝.𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦: @PhantomIunaTodos os Direitos Reservados

mperg omegaverse wang wangyibo xiao xiaozhan yibo yizhan zhan zsww امپرگ امگاورس تاپ جان شیائو شیائوجان شیائوژان وانگ ییبو ییجان ییژان

30 capítulos

Inscreva-se para adicionar ‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌𝆺𝅥 à sua biblioteca e receber atualizações

ou

Diretrizes de Conteúdo

Talvez você também goste

carousel, de fanfiction_fantsy

چرخ و فلک🎡 °•○°•○°•○°•○°•○°•○ خلاصه: جیمین امگایی که توی خانواده‌ی امگا ستیز متولد شده و همه‌ی درهای آزادی و پیشرفت به روش بسته شده. اما اون کسی نیست که به این زندان تن بده و تمام تلاشش رو برای فرار از این زندان می‌کنه. اما هیچ چیز به اون راحتی که فکرش رو می‌کنه نیست و در این بین درگیر عشقی یک‌طرفه و دست نیافتنی می‌شه ؛) °•○°•○°•○°•○°•○°•○ ژانر: انگست، امگاورس، امپرگ، عاشقانه کاپل:کوکمین_نامجین روز‌های آپ: اطلاعی ندارم🦦

fake love ❗عشق دروغین, de khakestar

✨🩶 کوکـــویـــ کاپل فرعی: یونمین خلاصه: هر وقت اون پسر توی دردسر میوفتاد سر و کله ی یک مرد پیدا میشد.. مردی که به لبش پرسینگ درخشانی داشت و تهیونگ تنها چیزی که از اون مرد به یادش میومد... پرسینگش بود.. قسمتی از فیک: _فراموشت نمیکنم فرشته! نه دیشب رو.. نه پنج سال پیش رو... نه امروز رو! تهیونگ نفس نفس زنان اخرین کلمه ش رو هم گفت و بعد با سرگیجه، روی دو زانو روی زمین افتاد و اخرین تصویری که از اون مرد توی ذهنش موند؛ قدم های آهسته اش به سمت پیچ کوچه بود.. _تو برمیگردی! 🩶✨ پارت گذاری فعلا متوقف شده... به ردینگ لیستتون اضافه کنید تا هر وقت اپلود شد براتون اعلانش بیاد🫶

Chocolate & Coffee (Kookv), de MarziehMostafazadeh

کامل شده چی میشه که به جرم امگا بودن هیچ‌جا بهش کار ندن و اون توی بار moon استخدام و مشغول به کار بشه. و چی میشه که صاحب اون بار که از قضا رئیس مافیا هم هست از اون کارمند جدید خوشش بیاد. چی میشه که اون از صاحب بار خوشش بیاد ولی ندونه که رئیس مافیاست و یه سادیسمیه آیا اون میتونه از پس یه ددی سادیسمی بر بیاد؟ یا باید ازش فرار کنه؟ اگه بخواد فرار کنه، آیا جایی رو داره که بره یا باید پیش اون باشه؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونجین ژانر: امگاورس، شاید اسمات، مافیایی، انگست و... شروع: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۲۱ می ۲۰۲۵) پایان: ۲۳ تیر ۱۴۰۴ (۱۴ جولای ۲۰۲۵)

𝗺𝗶𝗻𝘁 || نعناع, de thshsam

تو امپراتوری جی کی، جای خالی یه دستیار شخصی حس می‌شه. هیچ‌کدوم از آدم‌های قبلی نتونستن رضایت پدر خوانده رو جلب کنن، تا اینکه کیم تهیونگ وارد زندگیش میشه. یک بتا، با هوش فوق‌العاده و نظم بی‌نقصش، جونگ‌کوک با یه نگاه بهش، می‌فهمه بالاخره یه آدم درست پیدا کرده. اما آیا همه چیز همینه؟ آیا تهیونگ واقعا فقط یه دستیار ساده‌ست؟ یا اینکه پشت اون آرامش سرد و ظاهر مطیع، یه راز و نقشه‌ی خطرناک پنهونه که جونگ‌کوک حتی نمی‌تونه تصورش کنه... 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐢𝐜𝐚𝐥 𝐌𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯, 𝐲𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧

❥𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇, de TalesByElsa

༭🦋 𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇 complete ꔵ Couple: Chanbaek ꔵ Genre: Omegavers, Romance, Smut, Drama ꔵ Writers: Elsa زندگی همیشه نه به تلخی زننده‌ست و نه به شیرینی که حالت رو به هم بزنه. تعادل بین این دو طعم با یک عشق نوجوانانه و تازه جوانه زده باعث میشه تا در هر حالت و هر لحظه لبخند بزنی و زندگی کنی. نارگیل یا نعنا... ترکیب این دو همون تعادل بین نفس کشیدن و زندگی کردن رو داره. این عشق نیازهایی رو برطرف می‌کنه و نیازهایی رو هم حسرت باقی می‌گذاره. با عشق تینیجری آلفای بوکسور و امگای نویسنده ما همراه باشید.

Can Call Me Bad Boy, de the_redlady69

وضعیت: اتمام یافته+افتراستوری✅️ کاپل:ویکوک🐯🐰 نامجین🐨🐹 پ.ن: تهکوکش‌ بهم نمی‌رسن‌. و خب طبیعیه! ژانر: جنایی، روانشناختی‌، بی‌دی‌اس‌ام‌، آیو، فیک‌چت، مدرسه‌ای، اسمات‌+21🔞 خلاصه⚠️: جئون‌جونگکوک، امگای سال دومی کالج... در دیدار دو مدرسه‌ی رقیب در یک فستیوال ورزشی، آلفای حقیقیش‌، کیم تهیونگ سادیسمی رو ملاقات می‌کنه. هرچند خودش از این موضوع باخبر نیست! چی می‌شه اگه کیم تهیونگ اقدام به دزدیدن اون امگای سرخوش بکنه و هربار تا وقتی امگا بیهوش‌ می‌شه اون رو شکنجه کنه؟ چنل تلگرام رد لیدی: povredlady69 پیج اینستای ادیت ها: _vkooktae با تشکر از انتخاب این داستان^^🍒

grumpy alpha, de mijoo105728

🚫این فیکشن در دو ورژن جیکوک و کوکمین اپ‌ میشود🚫 🥇#امگاورس 🥇#امپرگ چی می‌شه که جئون جونگ‌کوک رییس شرکت JJK که به مغرور بودن و زیبایش بلند آوازس با پارک جیمین تصادف کنه و طی اون درگیری اتفاقی که نباید بیوفته و جونگ‌کوگ همونجا با خودش عهد می‌بنده که هرجوری شده تلافیش رو سر جیمین دربیاره!!!! اما خب کارما طبق معمول به چپش نیست و آینده نامشخصی رو برای این دو نفر ترتیب دیده. هرلحظه فشار دستای جونگ‌کوک پشت گردنش بیشتر میشد با صدای سرد و یخیِ آلفا توی گوشش از توهماتش بیرون اومد... +مطمئن باش یه‌روزی تلافیِ این مشت و سرت در میارم منتظرم باش بارون کوچولو! couple:kookmin Genre:Omegaverse, mpreg, angst, romance

ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ, de mellirora

"پایان یافته" ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ جونگین از مافیا متتفر بود؛ پس وقتی یک‌شب، همسرش، مسکو و خونه‌ش رو به‌خاطر شغل خطرناک الفاش پشت سر‌گذاشت و به کره برگشت، با خودش فکر کرد که تولد فرزندی که به زودی دراغوش می‌گیره برای ادامه‌ زندگیش کافیه‌. اما همه‌چیز دست‌خوش تغییرات شد. طبق انتظار پیش نرفت و حالا امگا بعد از گذشت سه سال شکسته‌‌تر از هر وقت دیگه‌ای مقابل الفایی قرار گرفته بود که هیچ‌وقت واقعا ازش دست نکشیده بود‌. تا فقط یک جمله رو به زبون بیاره‌‌. -پسرم رو نجات بده الفا‌. رومنس، امگاورس، مافیا، اسمات. سکای "نویسنده این کار رو گردن نمی‌گیره." "این داستان ممکنه بخش دومی هم داشته باشه پس با علم اینکه پایانش تا مقدار کمی باز می‌مونه شروع به خوندنش کنید."

𝙘𝙧𝙮𝙨𝙩𝙖𝙡 𝙨𝙣𝙤𝙬 [KookV], de Jasminjhs

یکدفعه صدای جیغ باد پیچید. برف با شدت روی سقف ریخت و کل کابین تاریک شد. -خیلی خب. تهیونگ گفت، نفسش رو رها کرد و با قاطعیت سری تکون داد. -خیلی خب. مشکلی نیست. از پسش برمیای. چیزی روی در پشتی کشیده شد. تهیونگ داد زد، سرجاش تکونی خورد و یه جورایی روی انبوهی از هیزم‌ها کوبید. اره، کاملا از پسش برمی‌اومد. - - تهیونگ ارتیستی بود که توی پنت‌هوسش توی گانگنام زندگی می‌کرد، اما برای مدت کوتاهی به شهر کوچکی اومد تا توی کابین مادربزرگش زندگی کنه. اما چیزی که انتظارش رو نداشت این بود که توی روزهای برفی اون شهر، گرگی بهش پناه بیاره. Name: Crystal Snow Couple: KookV Genre: Omegaverse, Fluff, Romance, Smut. Writer: shadowsinsounds CREDIT to the rightful owner. This story is not mine. I'm just a translator.

Like Peanut Butter & Cheese || VKook ~ Completed, de Nika_Mdn

🎐 مثل کرۀ بادوم‌زمینی و پنیر 🎐 "این، اولین باری نبود که تهیونگ مشکلات شغلی یا آسیب‌هاش رو از جونگوک مخفی می‌کرد. می‌دونست دلیل احمقانه‌ی پشت این کار چیه؛ اون یک آلفا بود و به تبعیت از همین گونه، ابداً حاضر به پذیرش مشکلات و آسیب‌هاش نمی‌شد! اما جونگوک دیگه چطور باید ازش خواهش می‌کرد دست از این قدرت‌نمایی برداره و بهش برای همراهی توی این شرایط فرصت بده؟ سنگ بزرگ غرور تهیونگ، بالأخره باید شکسته می‌شد... 🍥 ژانر: رمنس، روزمره، فلاف، امگاورس 🍥 کاپل: ویکوک

Talvez você também goste

Slide 1 of 10

fake love ❗عشق دروغین cover

Chocolate & Coffee (Kookv) cover

𝗺𝗶𝗻𝘁 || نعناع cover

Can Call Me Bad Boy cover

grumpy alpha cover

ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ cover

𝙘𝙧𝙮𝙨𝙩𝙖𝙡 𝙨𝙣𝙤𝙬 [KookV] cover

Like Peanut Butter & Cheese || VKook ~ Completed cover

carousel

چرخ و فلک🎡 °•○°•○°•○°•○°•○°•○ خلاصه: جیمین امگایی که توی خانواده‌ی امگا ستیز متولد شده و همه‌ی درهای آزادی و پیشرفت به روش بسته شده. اما اون کسی نیست که به این زندان تن بده و تمام تلاشش رو برای فرار از این زندان می‌کنه. اما هیچ چیز به اون راحتی که فکرش رو می‌کنه نیست و در این بین درگیر عشقی یک‌طرفه و دست نیافتنی می‌شه ؛) °•○°•○°•○°•○°•○°•○ ژانر: انگست، امگاورس، امپرگ، عاشقانه کاپل:کوکمین_نامجین روز‌های آپ: اطلاعی ندارم🦦