داستان آمیخته شدن دو روح در دو بدن... به اسم معشوقه ات زندگی کردن؟.... •••• °°°° خواست راهشو کج کنه به سمت آشپزخونه که دستش گرفته شد و به عقب برگشت +هیونگ درد میکنه... خیلی درد میکنه ÷کجات جونگکوک؟ کجات درد میکنه؟ ترسیده شونه هاشو گرفت و از سر تا پا وارسیش کرد جونگکوک با بغض و چشمای شیشه ای بهش خیره بود؛ دستشو رو سینش کشید و روی قلبش نگه داشت +قلبم هیونگ... قلبم درد میکنه •••• °°°° * د آخه ابله تو دو ساله مخ منو با جونگکوک خوردی! کی بود میگفت وااای جیمین من عضلاتشو که میبینم پاهام شل میشه یکی باید بگیرتم اون صورت بیبی فیسش رو اون هیکل هالکش مرگ منه اون چشمای شیشه ایش اون رفتار مردونه جنتلمنانه اش تیپ و استایل خفنش هیونگ و تهیونگی هیونگ گفتناش اون لپای باد کردش وقتی غذا میخوره وقتی که ته صدام میکنه و من میخوام باهاش بیام! •••• °°°° | couples: taekook, namjin | | genre: real life/drama/romance/surrealism/angst/smut |Todos los derechos reservados