SWITCH
  • Reads 1,442
  • Votes 100
  • Parts 13
  • Reads 1,442
  • Votes 100
  • Parts 13
Ongoing, First published Apr 07, 2024
داستان آمیخته شدن دو روح در دو بدن...
به اسم معشوقه ات زندگی کردن؟....
••••
°°°°
خواست راهشو کج کنه به سمت آشپزخونه که دستش گرفته شد و به عقب برگشت
+هیونگ درد میکنه... خیلی درد میکنه
÷کجات جونگکوک؟ کجات درد میکنه؟
ترسیده شونه هاشو گرفت و از سر تا پا وارسیش کرد 
جونگکوک با بغض و چشمای شیشه ای بهش خیره بود؛ دستشو رو سینش کشید و روی قلبش نگه داشت
+قلبم هیونگ... قلبم درد میکنه
••••
°°°°
* د آخه ابله تو دو ساله مخ منو با جونگکوک خوردی!
کی بود میگفت وااای جیمین من عضلاتشو که میبینم پاهام شل میشه یکی باید بگیرتم 
اون صورت بیبی فیسش رو اون هیکل هالکش مرگ منه
اون چشمای شیشه ایش 
اون رفتار مردونه جنتلمنانه اش
تیپ و استایل خفنش
هیونگ و تهیونگی هیونگ گفتناش
اون لپای باد کردش وقتی غذا میخوره
 وقتی که ته صدام میکنه و من میخوام باهاش بیام!
••••
°°°°
| couples: taekook, namjin |
| genre: real life/drama/romance/surrealism/angst/smut |
All Rights Reserved
Sign up to add SWITCH to your library and receive updates
or
#757کوکوی
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
22 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg روز اپ: سه شنبه جمعه
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
37 parts Complete
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
You may also like
Slide 1 of 10
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
Strawberry farm||Kookv cover
GREY • 𝘝𝘬��𝘰𝘰𝘬 cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
Heartbeat |sevensome| cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎ cover
•• Supreme ••  cover
𝗪𝗶𝗹𝗱 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 | 𝗞𝗩 cover
In "Kim" Mansion ⏳️ cover

Before you (I thought I had it all) | Kookv

22 parts Ongoing

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: KookV Genre: Romance, daily life, smut Translator: Asal Author: Es_and_Em