The Fairy Of Candle | VMin - Caligula - Wattpad

Story cover for The Fairy Of Candle | VMin by chica_wr

The Fairy Of Candle | VMin

Reads 444
Votes 52
Parts 6

Reads 444
Votes 52
Parts 6

Mature

bangtan bl boylove bts fanfiction jimin kimtaehyung lovestory parkjimin taehyung vmin

┊MultiShot Name➺ The Fairy Of Candle 🕯️ 
┊Couple➺ VMin
┊Genre➺ Historical, Fantasy, Erotic, Smut
┊Telegram➺ BTSGALAXYIR

┊Summary↴
کنت زوروک کیم رازی مخوف داشت. رازی که او را از درون می‌بلعید و تنها چاره‌ی او برای مشکل‌گشایی از نفرین خود، رفتن به قعر جنگلی تاریک و سحرانگیز بود. او یقیناً از رفتن به جنگل امتناع می‌کرد اگر می‌دانست به جای رهایی یافتن از نفرین تاریک خود، گرفتار دام دلبری‌های پری شمعی اغواگر و آتشین خواهد شد. 
آزولای فریبنده، آتشی فروزان بود بر دامن دیو تاریکیِ درون روزوکِ طلسم‌گشته!

┊Teaser↴
_از من فاصله بگیر کُنت جوان شیفته. سایه‌ی تاریک دیو درون تو بال‌های مرا خواهند سوزاند. 
+شاخ‌های این دیو منحوس را خواهم شکاند اگر خراشی بر روی ابریشم پرستیدنی بال‌های تو بی‌افزانند! 
_عشق میان یک دیو تاریکی با پری شمع تنها قانون میان موجودات معنوی و فانی را بر هم می‌زند! 
_چه قانونی می‌خواهد من و تو ما نشویم؟ خانمانش ویران باد! من اگر با تو ما نشوم، تنهایم.All Rights Reserved

bangtan bl boylove bts fanfiction jimin kimtaehyung lovestory parkjimin taehyung vmin

Table of contents

6 parts

Sign up to add The Fairy Of Candle | VMin to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Is it a dream? by 7mahalove

2️⃣کامل شده*جنگکوک پسری که در تقلا برای زنده موندن از مشکلات زندگیشه.....ولی یه روز طی یه اتفاقی...سر از مراسم عزاداری و تشییع پسری در میاره...که اون پسر دقیقا همونی بوده که مدت ها اونو توی خوابش می‌دیده و باهاش درد و دل می کرده.........همه میگن که اون پسر خودکشی کرده...ولی واقعیت....... *ژانر:هیجانی..جنایی...تخیلی ...درام....دوستانه....مدرسه ای...انگست......معمایی *کاپل: تهکوک(ورس) (اگر تو داری اینو میخونی....این به این معناست که من از اون قطار زندگی پیاده شدم....زودتر از موعود....شاید شایسته سرزنش باشم......ولی .....)...از طرف تهیونگ گم شده

𝗕𝗔𝗖𝗜𝗔𝗠𝗜 | ɴᴀᴍᴊɪɴ | ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇ by ImeanRM

[ کامل شده ] [ فصل اول ] « - پسر زیبایی دارید قربان،خیلی مراقبش باشید » • « - Sei proprio carina (تو خیلی زیبایی) کیم! » • « - Baciami(باچامی)! » • « - پس این زیباترین گناه من بود،" تو " زیباترین گناه منی... » • عشق؟ خب...وابسته‌ات میکنه,ضعیفت میکنه و در آخر میشکنتت. ولی ارزششو داره،نه؟ برای کیم نامجون , لیدر کره‌ای-ایتالیالی باند مافیایی "RM"،که ارزششو داشت! عشقی که از انتقام ریشه گرفت و در آخر هم به تباهی رسید... • 𝐍𝐀𝐌𝐄 : 𝖡𝖺𝖼𝗂𝖺𝗆𝗂-باچْامْی(در زبان ایتالیایی به معنای مرا ببوس) 𝐌𝐀𝐈𝐍 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄 : 𝖭𝖺𝗆𝖩𝗂𝗇 𝐒𝐈𝐃𝐄 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄𝐒 : 𝖳𝖺𝖾𝖪𝗈𝗈𝗄 , 𝖸𝗈𝗈𝗇𝖬𝗂𝗇 𝐒𝐓𝐀𝐓𝐔𝐒 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽. 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄 : 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇 , 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 , 𝖬𝖺𝖿𝗂𝖺 , 𝖲𝗆𝗎𝗍 [❗این داستان فیکشن است ؛ شخصیت های داستان،شباهتی به شخصیت واقعی اون افراد "نداره" و فقط برای تصور بهتر،از اسم اون افراد استفاده شده❗] sᴛᴀʀᴛ | 2022.06.22 ғɪɴɪsʜ | 2023.01.09

Ten nights by intheforest1

تهیونگ آرزو داشت که درس بخونه، توی یه شهر دیگه زندگی کنه و دامپزشک بشه. اما توی واقعیت با یه دست و صورت زخمی، وسط ایستاده بود و منتظر بود تا نفرت‌انگیزترین آلفای منطقه‌ی انسان‌ها، به عنوان امگا انتخابش کنه. [دنیایی که مردم امگاها رو سالی یه‌بار‌ جلوی دید آلفاها قرار می‌دادن تا به عنوان جفت انتخاب بشن. این بار انتخابِ گرگ معروف، یه امگای انسان بود.] •Couple: HopeV, Kookgi, Nammin •Genre: Omegaverse, Werewolves, Romance, Fantasy, Smut •Author: Liya Movadin •Translator: Echo

Kookv | رد نیش by cafune_ii

وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد

Oud and Cinnamon, a Tart Apple (Kookgi) by MarziehMostafazadeh

کامل شده ژانر: امگاورس، اسمات، امپرگ، هپی‌اند کاپل: Kookgi خلاصه: انیگمایی که مخالف رفتن جفتش به بار هست ولی دلیلش رو به جفتش نمیگه. آلفای خون خالصی که دلیل مخالفت جفتش رو برای نرفتن به بار بدونه ولی هربار جفتش اون رو میپیچونه. چی میشه اگه آلفای خون خالص بدون اجازه‌ی جفتش به بار بره و به دروغ بگه که میخواد پیش خواهرش بره. اگه انیگما بفهمه که آلفا بهش دروغ گفته، چه واکنشی نشون میده؟ بخشی از فیک: انیگما: نپیچون و بگو که کجا میخواین برین؟ آلفای خون خالص: میخوایم با بچه‌ها بریم دور دور انیگما: این دور دوری که میگی، کجاست؟ آلفای خون خالص: با بچه‌ها می‌خوایم بریم کافه انیگما: میدونی که رایحه‌ت همه چیو لو میده و رایحه‌ت با دروغ قاطی شده‌ست. عصبیم نکن و برای بار آخر می‌پرسم که کجا میخواین برین؟ انیگما رایحه‌ی سلطه‌ش رو آزاد کرد و آلفا با حس رایحه‌ی سلطه‌ی جفتش سریع گفت: میخوایم به بار بلک میرور بریم. انیگما: نه آلفای خون خالص: نه؟ یعنی چی که نه؟ انیگما: همین که گفتم. نه. حالا هم من رو عصبی نکن. کاپل فرعی: نامجین، هوپوی شروع: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ (۹ ژوئن ۲۰۲۵) پایان: ۱۷ آبان ۱۴۰۴ (۸ نوامبر ۲۰۲۵) #1 کوکگی #2 کوکگی #2 kookgi #1 kookgi #2 هپی‌اند #3 هپی‌اند #4 happyend #5 yoongi #4 yoongi

Extinct | namjin by artonis02

با انقراض ناگهانی یه گونه ی جنگجو، گرگینه ها جنگ و به جادوگرا باختن و برای همیشه به جهان انسانا تبعید شدن. اونا زندگی جدیدی رو شروع کردن که توش خون و رده، قدرت واقعی هرکس بود. همه آروم آروم فراموش کردن که چطور یه زمانی با جادوگرا میجنگیدن، و زیر لایه ی نازک صلح نظم شکننده شون و ساختن. البته این تا زمانی بود که کیم سوکجین متولد نشده بود. اون قرار بود یه آلفای خون خالص باشه. وارث خاندان بزرگ و باستانی کیم. ولی هیچ چیز طبق نقشه پیش نرفت. حالا اون همون هیولایی بود که از وسط کوه یخ زنده درش اورده بودن و قرار بود صلح و زیر پاش خرد کنه. خب دوستان این فیک در ظاهر باید نامجین باشه ولی به معنای واقعی کلمه راجب هر سه زوجه (زوج اصلی چی هست اصلا) در کلام ساده شما سه تا داستان مرتبط باهم و میخونین که همه یک ماجرا رو پیش میبرن به اطلاعات دقت کنین چون بدون دلیل نیومدن (بعد نگین نگفتی😁) ماجرا ممکنه تا پارت هیجده یکم لایت باشه چون ارتباطات تازه داره شکل میگیره ولی بعدش سرعت فیک به شدت بالا می‌ره قبل اسمات ها هشدار میدم که اگه نمیخواین نخونین 🔞 Couples: +Namjin +Yoonmin +Vkook/ Kookv

Hamster/همستر by Deep0Blue

‣ژانر:کمدی،برشی از زندگی ‣نوع:وبتون ‣تعداد جپتر:نامعلوم ‣مترجم: DeepoBlue ‣کاری از گروه:@moonlight_MWM °•°خلاصه°•° مجموعه ای کوتاه در مورد یه گربه خانگی حیله گر و یه همستر جدی.

Belated Bond (Kookv) by Chihiro_D

←⁩ پیوند دیرهنگام درحال آپ... ✍🏻 توی دوره و زمونه‌ای که دیگه هیچ‌کس جفت حقیقیش رو پیدا نمی‌کنه و آدم‌ها با هر کسی که دلشون می‌خواد ازدواج می‌کنن، تهیونگ جفت حقیقیش که پونزده سال ازش بزرگ‌تره رو توی یه مهمونی رسمی ملاقات می‌کنه! اون فکر می‌کنه رابطه‌اش با میتش قراره شیرین‌ترین رابطه‌ی دنیا باشه؛ ولی اوضاع اون‌طور که انتظارش رو داشت پیش نمی‌ره... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، اس.مات، درام، امگاورس، امپرگ تایم آپ: یک‌شنبه و چهارشنبه

𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* by melish00k

✅️خلاصه: جئون جونگکوک ملقب به «کالیگو»، هکری ۲۶ ساله‌ اس که بعد از خیانت یکی از مشتری‌ هاش، مجبور می‌شه هویت و گذشته‌ اش رو کنار بذاره. دو سال زندگی عادی براش کافیه... تا روزی که برای دفاع از دوستش وارد درگیری می‌شه و درست همون‌ جا با کیم تهیونگ، مدیرعامل شرکت آرگوس روبه‌رو می‌شه. از اون لحظه همه‌چیز دوباره تغییر می‌کنه؛ برگشت به دنیایی پر از خطر، وسوسه و عشقی خطرناک... *** - تو نه طعمه ای... نه قربانی... تو چیزی فراتر از اونی. تو همون وسوسه‌ای هستی که باید مهار بشه... و چه بخوای چه نخوای، مهار کردنش دست منه *** اولین فیکشنی هست که می‌نویسم، پس زیاد انتظار بی‌نقص بودن ازش نداشته باشید... :) ✅ ژانر: هیجانی | سکرت | درام | اسمات | عاشقانه | اکشن ✅ کاپل: ویکوک (taekook) 📌 آپدیت: ۲ یا ۳ پارت در هفته ❕️در صورت نداشتن پارت آماده، هفته ای یک پارت آپ خواهد شد.

CAT "The EndGame" by Boracity07

"می‌گن آدم‌ها قبل از اینکه به‌دنیا بیان، تمام زندگیشون رو مرور می‌کنن و بعد تصمیم می‌گیرن که آیا دلشون می‌خواد به دنیا پا بذارن یا نه. اینکه تو دلیل من برای پا گذاشتن به این دنیا بودی رو هیچ شکی نسبت بهش ندارم، جیمینا! ولی در تعجبم چطور دیدم که این‌همه برات نحسم و باز هم قبول کردم به دنیا بیام."

You may also like

Slide 1 of 10

Is it a dream? cover

𝗕𝗔𝗖𝗜𝗔𝗠𝗜 | ɴᴀᴍᴊɪɴ | ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇ cover

Ten nights cover

Kookv | رد نیش cover

Oud and Cinnamon, a Tart Apple (Kookgi) cover

Extinct | namjin cover

Hamster/همستر cover

Belated Bond (Kookv) cover

𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* cover

CAT "The EndGame" cover

Is it a dream?

2️⃣کامل شدهجنگکوک پسری که در تقلا برای زنده موندن از مشکلات زندگیشه.....ولی یه روز طی یه اتفاقی...سر از مراسم عزاداری و تشییع پسری در میاره...که اون پسر دقیقا همونی بوده که مدت ها اونو توی خوابش می‌دیده و باهاش درد و دل می کرده.........همه میگن که اون پسر خودکشی کرده...ولی واقعیت....... ژانر:هیجانی..جنایی...تخیلی ...درام....دوستانه....مدرسه ای...انگست......معمایی *کاپل: تهکوک(ورس) (اگر تو داری اینو میخونی....این به این معناست که من از اون قطار زندگی پیاده شدم....زودتر از موعود....شاید شایسته سرزنش باشم......ولی .....)...از طرف تهیونگ گم شده