به فردی که کنار تختش بود نگاه کرد. "میگی ماما بیاد؟" با لحنی شیطون گفت. اما چرا انگار صداش شنیده نمیشد..؟ به فرد دیگهای نگاه کرد. "تو میگی ماما بیاد؟" "هی. میگی ماما بیاد؟" "ماما.. بگو ماما بیاد!" "ماما؟" "لطفا بگو ماما بیاد" چشماش بیقرار دنبالش میگشت.