⌠ Cowboy ⌡
  • Reads 1,531
  • Votes 219
  • Parts 7
  • Reads 1,531
  • Votes 219
  • Parts 7
Complete, First published Apr 11, 2024
Mature
جئون جونگ کوک، بهترین مربی اسب سواری‌ایِ که اون ایالت به خودش دیده بود؛ اما از نظر پرنس پارک اون مرد بیشتر شبیه یک گاوچرون بود تا بهترین مربی سوارکاری!
All Rights Reserved
Sign up to add ⌠ Cowboy ⌡ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
|Aurora|°شفق قطبی° by hadiskol
6 parts Ongoing
|Aurora|°شفق قطبی° _بیا پایین عقلت و از دست دادی؟ +ولم کن به تو هیچ ربطی نداره. _ربط داره بیا پایین کلافه از کشمکش های بیخود با صدای بلند تری رو به پسر بزرگتر گفت: +دستم و ول کن چیکاره‌‌ای تو؟ مفتش اینجایی؟ _اره مفتشم! مفتش اونایی که عقل ندارن. دستش را کشید که از دست آن پسر آزاد شود ولی بازم ناموفق بود. ناله وار زمزمه کرد: + بزار بمیرم، بزار خودم و خلاص و راحت کنم. پشت دست پسر کوچکتر را نوازش کرد و گفت: _چرا؟حداقل به کسایی که بعد مرگت نابود میشن فکر کن انقدر خودخواه نباش. ایندفعه پسر کوچکتر دستش را محکم تر کشید که بالاخره آزاد شد. مغموم و غم زده به رو برو خیره شد. + اصلا فکر نمیکنم کسی یادش باشه که منی وجود داره. حتی نزدیک ترین آدم زندگیم... عشقم... دستش ایندفعه با قدرت به سمتی کشیده شد، صدای پسر ایندفعه نرمش قبلش را نداشت. با اطمینان و جدیتی که در صدایش حس میشد نزدیک پسر زمزمه وار گفت: _من! من دوست دارم اندازه تمام کسایی که باید دوست میداشتن و این حس و ازت دریغ کردن. اندازه تمام نفرتی که بهت دادن، دوست دارم! بهت زده به جایی که فکر میکرد ایستاده باشه نگاه کرد: +ولی تو که پسری... Genre:Angst,Draama,Smut Couple:kookmin,Secret
Babysitter🤍🍼 by Aidajmthyou744
20 parts Ongoing
تحولات زندگی تهیونگ، الفای مغلوب توی یک روز اتفاق افتاد! تصادف مرگ غم پایان و شروعی دوباره اما چی میشه اگه تمام تحولات او بخاطر خانواده اش باشه؟ و چی میشه اگه عزیزترینش زنده باشه؟ 🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍 Fanfiction:babysitter Couple:Vimin Sub-copule:yoonkook_Namjin Gener:omegavers_ampreg_drama_romance_angest_smut🔞 خلاصه ای از فیکشن: 🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀 باران تمام لباسش را خیس کرده بود اما هنوز به قبر روبه روش نگاه می‌کرد. بچه توی بغلش گریه میکرد و لباسش را چنگ میزد. به بچه توی بغلش نگاه کرد. چشماش پر اشک بود،بچه را به خودش فشرد. _اپا مراقبته ته مینم 🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤 سرش را به شیشه ماشین تکیه داد. اینکه هیچ چیزی یادش نمی اومد و این خیلی دردناک و وحشتناک بود. حتی نمیدونست کیه؟ با دستی که حس کرد سرش رو کمی کج کرد. پسری را دید که با لبخند غمگین نگاهش میکرد. _همه چیز درست میشه جیمین بهت قول میدم! روز های اپ:جمعه ها وضعیت:کامل نشده! #vimin #parkjimin #kimtaehyung #minv
You may also like
Slide 1 of 10
᭝‌ 𝐒𝐜𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐨ᵇˣᵇ cover
love in the lab cover
¦ MY CUTE BOY ¦☆ cover
OneShot Collection | Vminkook cover
🍷|ᴛʰʳᵉᵉ sᵗʳᵃⁿᵍᵉʳˢ|• [vkookmin] cover
اجازه نمیدم cover
|Aurora|°شفق قطبی° cover
[Naranja | sope] cover
Babysitter🤍🍼 cover
Mellifluent I [NamJin] [Completed] cover

᭝‌ 𝐒𝐜𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐨ᵇˣᵇ

5 parts Ongoing Mature

•⚜ مجموعه سناریو‌های کاپلی ویمینکوک. ❗️ویکوک / کوکوی ❗️کوکمین / جیکوک ❗️ویمین / مینوی •⚜ انواع ژانرها موجوده! ✔️ کمدی - انگست ✔️ فانتزی - جنایی ✔️ امگاورس - هایبرید ✔️ رازآلود - تاریخی ᪤ Don't copy my work‼️ ᪤ Follow for more story ⚠️ ᪤ Add the book to your reading list ✅