Story cover for -' SKZ Oneshot Book '- by hanicoangelo
-' SKZ Oneshot Book '-
  • WpView
    Reads 5,090
  • WpVote
    Votes 359
  • WpPart
    Parts 11
Sign up to add -' SKZ Oneshot Book '- to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ by w_crow
27 parts Ongoing
🚨‼️🔞دارای صحنە های باز و خشن - BDSM 🔞‼️🚨 ژانر ~ رازآلود ، روانشناسی با چاشنی درام ، مافیایی 🚨سد انده! و بوک مریضیه 👨🏻‍🦯این داستان نە جهت تایید یا شناختە شدن بلکە صرفا برای تفریح و لذت نویسندە نوشتە میشە! کاپل ها ~ چانجین ، مینسونگ کاپل های فرعی ~ چانمین ، هیونلیکس ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ اسمشو زمزمه کرد: "جیسونگ." پسر روی تخت دراز کشیده بود ؛ دست‌ها و پاهاش با روبان مشکی رنگی بسته شده بودن ، چشم بندی روی چشماش بود و مثل یه شئ لوکس کادوپیچ شده بود. قفسهٔ سینه‌اش از نفساش آروم و عمیق بالا و پایین می‌شد ، اما مینهو می‌دونست ، اون بیداره. حسش می‌کرد. لرزش‌های نامحسوسش و لبای قرمز و لرزونشو میدید و میدونست پسرک ترسیده... و این مینهو بود که خودشو سرزنش میکرد بابت چیزی که از خیلی وقت پیش به خوبی فهمیدە بود! پسر میدونست هرچقدر بیشتر دستو پا بزنە ، بیشتر توی باتلاق چان گیر میوفته و اهرم فشار جدیدش قرارە جیسونگ باشە و بازم سعی کرده بود فرار کنه! چان پشت سرشون ، با لذت آشکاری توی چشماش ، ایستاده بود. دست‌هاش رو توی جیب فرو برده بود و از دیدن عکس‌العمل پسرش لذت می‌برد. آروم ، با لحنی که از همیشه عمیق‌تر بود گفت: "بهت گفته بودم لی‌نو! ؛ تو مجبورتر از چیزی هستی که فکرشو می‌ کنی"
267 by phenomenon-PDM
43 parts Ongoing
در شهری که هر لبخندش بوی خیانت می‌دهد، چند مرد با گذشته‌هایی سیاه‌تر از شب، در میان خون، انتقام و رازی که سال‌ها دفن شده، دوباره به هم می‌رسند. هرکدام زخمی از گذشته دارند؛ زخم‌هایی که نه‌زمان، نه اسلحه، و نه حتی عشق، قادر به درمانش نیست. هیونجین، مردی با نگاهی یخ‌زده و قلبی پر از آتش، تنها به یک چیز باور دارد: هیچ‌کس نجات پیدا نمی‌کند، مگر با خون. اما درست وقتی که فکر می‌کند همه‌چیز تحت کنترل اوست، بازگشت کسی از سایه‌ها، زمین زیر پایش را می‌لرزاند ...کسی که باید مرده باشد. در این میان، میان فریاد گلوله‌ها و زمزمه‌ی عشق‌های ممنوع، کلمات سنگین‌تر از مرگ می‌شوند؛ و در اتاقی پر از سکوت، تنها صدای کسی شنیده می‌شود که با چشمانی پر از اشک می‌گوید: «این چهره‌ی واقعیه منه... هنوزم می‌تونی این آدمو دوست داشته باشی؟» (Happy End) ---------- #hyunlix 🥇 #hyunjin 🥇 #stay 🥇 #minho 🥈 #minho 🥉 #Romance 🥉 https://open.spotify.com/playlist/5cKmQsnSwULGv5I2IUKkjU?si=334ZEgWxRt-2XxVbj6nL2w
You may also like
Slide 1 of 10
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ cover
پسر خوشگله- minsung cover
The Dark Forest cover
My Half Brother [ برادر ناتنی من ] cover
 Son of the moon&sun cover
Teach Me | یادم بده cover
𝒩𝑒𝓅𝑒𝓃𝓉𝒽𝑒 cover
Let's Play  cover
267 cover
𝗔𝗹𝗹 𝗢𝗳 𝗨𝘀 | SKZ cover

Smell Of Death | بـــوے ̶ م̶ر̶گ̶ــــ

27 parts Ongoing

🚨‼️🔞دارای صحنە های باز و خشن - BDSM 🔞‼️🚨 ژانر ~ رازآلود ، روانشناسی با چاشنی درام ، مافیایی 🚨سد انده! و بوک مریضیه 👨🏻‍🦯این داستان نە جهت تایید یا شناختە شدن بلکە صرفا برای تفریح و لذت نویسندە نوشتە میشە! کاپل ها ~ چانجین ، مینسونگ کاپل های فرعی ~ چانمین ، هیونلیکس ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ اسمشو زمزمه کرد: "جیسونگ." پسر روی تخت دراز کشیده بود ؛ دست‌ها و پاهاش با روبان مشکی رنگی بسته شده بودن ، چشم بندی روی چشماش بود و مثل یه شئ لوکس کادوپیچ شده بود. قفسهٔ سینه‌اش از نفساش آروم و عمیق بالا و پایین می‌شد ، اما مینهو می‌دونست ، اون بیداره. حسش می‌کرد. لرزش‌های نامحسوسش و لبای قرمز و لرزونشو میدید و میدونست پسرک ترسیده... و این مینهو بود که خودشو سرزنش میکرد بابت چیزی که از خیلی وقت پیش به خوبی فهمیدە بود! پسر میدونست هرچقدر بیشتر دستو پا بزنە ، بیشتر توی باتلاق چان گیر میوفته و اهرم فشار جدیدش قرارە جیسونگ باشە و بازم سعی کرده بود فرار کنه! چان پشت سرشون ، با لذت آشکاری توی چشماش ، ایستاده بود. دست‌هاش رو توی جیب فرو برده بود و از دیدن عکس‌العمل پسرش لذت می‌برد. آروم ، با لحنی که از همیشه عمیق‌تر بود گفت: "بهت گفته بودم لی‌نو! ؛ تو مجبورتر از چیزی هستی که فکرشو می‌ کنی"