KOMOREBI | Minsung
  • Reads 23,621
  • Votes 4,453
  • Parts 27
  • Reads 23,621
  • Votes 4,453
  • Parts 27
Complete, First published Apr 21, 2024
اون مرد لعنتی اعصابشو بهم میریخت. راحت توی اتاق و روی تختش دراز کشیده بود و بهش دستور کیک قهوه هم میداد؟! 
اون حجم از اعتماد به نفسی که داشت، یه سوراخ بزرگ وسط شکمش بود و نگاه توی چشمهاش جوری بود که انگار توی چند ثانیه میتونست تمام هستی رو نابود کنه.

-بدون ژانر-
Minsung |
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add KOMOREBI | Minsung to your library and receive updates
or
#3مینسونگ
Content Guidelines
You may also like
False trust✴️ by psychomic4
44 parts Complete
اعتماد... هم میتونه انگیزه ای رو بسازه برای ادامه این جهنم به ظاهر زندگی با تکیه به آدمی که نه جزئی از تو بلکه اون خوده تو باشه... هم میتونه وسیله ای بی رحم برای زمین زدنت بشه... وقتی زیر پاهات جوری خالی میشه که با خودت میگی " اصلا زمینی از اول وجود داشته؟" اعتماد غلط یعنی راهی که با خیال راحت توش قدم گذاشتی و خودتو سپردی به تکیه گاهی که سالها دنبالش بودی... ولی... درست زمانی که برمیگردی و عقبو نگاه میکنی، میبینی زمین با هرقدم تو خرد شده و ریخته... میترسی از اینکه بیوفتی، میخوای راهو بیشتر ادامه بدی ولی درست همون موقع... دستی تورو اروم هول میده... اون لحظه سقوط و معلق بودن... همون شکستیه که ما ازش میترسیم اما... شکست واقعی زمانیه که بفهمی اون دستی که هولت داد... مورد اعتماد ترین ادم زندگیت بوده... _______________________________________________ ✴️: تو به من شلیک نمیکنی.... ✳️: امتحانش ضرری نداره... ◾Genre : criminal, action, mystery, smut 🔺Couple : Hyunlix Hope you enjoy it...
Your Love (Completed) by KimSKZOT8
15 parts Complete
➹Your Love ִֶָ کامل شده Couple: HyunLix , ChanHo Genre:Romance,Drama, Psychological، Smut پسر خوشتیپِ مو بلند که از جلوشون عبور کرد، ربکا به حالت نمایشی اشک‌های فرضیش رو پاک کرد. «امیلیا من کسی رو ندارم که این‌جوری عاشقم باشه و آخرم تنهایی میمیرم.» امیلیا نگاهی به پسری که داشت ازشون دور میشد انداخت. با صدای آرومی گفت: «با وجود اون اتفاقات، هنوز هم میاد بهش سر میزنه و کنارشه؛ با این‌که اون پسر متوجه نمی‌شه! عشقش رو تحسین می‌کنم.» امیلیا گفت: «خیلی دوست دارم داستان عشقشون رو بدونم.» _ چان بغضی که از سرِ صبح سراغش اومده بود رو پایین داد. «روتو ازم می‌گیری؟ نکن دورت بگردم من بدونِ دیدن صورت ماهت نمی‌تونم نفس بکشم.» مینهو پتو رو کنار زد و روی کاناپه نشست. «دیگه‌ نه چان، تو خیلی وقته دلیل نفس کشیدنت عوض شده!» چان متعجب پشت سر مینهو از جاش بلند شد و دنبالش رفت. «منظورت... منظورت چیه عزیزم؟» چان لحظه‌ای ترسید و نگران شد چون تقریبا هیچ چیزی از شب‌های گذشته یادش نبود، نکنه زیاده روی کرده و مینهو اونو با کسی دیده بود؟
You may also like
Slide 1 of 10
hyunlix/comic cover
The Gate: 𝗕𝗿𝗲𝗮𝗸𝗮𝘄𝗮𝘆 | Hyunlix cover
Side Effects🔞 cover
Emotions within °minsung° cover
False trust✴️ cover
Your Love (Completed) cover
Snowflake  cover
Stray Kids [One Shots] cover
A Thousand Years {Minsung} cover
A love that started with pain..🖤🔥 /..عشقی که با درد شروع شد  cover

hyunlix/comic

18 parts Ongoing

~Comic ~ C: Hyunlix G: Anime...Smut.. romance... Writer : mahya🦋💙