The weakening of the exile of the moon
  • Reads 3,939
  • Votes 1,392
  • Parts 42
  • Reads 3,939
  • Votes 1,392
  • Parts 42
Complete, First published May 02
Mature
6 new parts
میشه با همه‌چی جنگید؟! آره یا نه؟! با چه چیزهایی نمیشه جنگید؟! ترس؟! حس پوچی؟! عشق؟! چطور میشه چیزی که نمی‌شه باهاش جنگید رو شکست داد؟! وقتی هیچی نیست اما هست ولی نمی‌دونی چطوریه که هم هست و هم نیست باید چی کار کرد؟! این چیزهای نجنگیدنی چی هستن که هستن ولی نیستن؟!

سال‌ها پیش تمام موجودات تصمیم گرفتن دیگه ساحرها نباشن. ازبین برن و هیچ بشن. جوریکه وجودشون اول برای بچه‌ها قصه بشه و بعد کاملا فراموش بشن و یه روزی یکی بگه اصلا مگه میشه همچین موجوداتی هم باشن؟! 
همه‌ی دنیا موفق شد همه‌ی ساحرها رو ازبین ببره اما یک نفر باقی‌موند! یک نفری که ارباب ماه شد، اژدهایان رام خونِ آتشش شدن و تو کاخ سایه و خونش، وسط آتش زنده، تارک دنیا شده بود و تنها در مقابل تمام دنیا ایستاده بود تا اینکه یه جادوگر تصمیم گرفت سحر این ساحر رو جادو کنه، جادوگری که از رگ‌های پر از آتش ارباب ماه فقط و فقط یکم گرما می‌خواست...خیلی کم. حتی به اندازه‌ی هیچی!!!

༯꩟‌ ĈØЦPĿЄ: chanbaek

༯꩟‌ ǤЄИRЄ: Romance, Supernatural, Horror

༯꩟‌ 🔞NC+18

༯꩟‌ ÂЦƚĦØR: Miyuna

༯꩟‌ (completed)
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add The weakening of the exile of the moon to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
" Agreement " [Complete] by RayPer_Fic
28 parts Complete
¬‌ قرارداد _ کامل شده ¬‌کاپل: هونهان •¬‌ژانر: درام | انگست | زندگی روزمره •¬‌خلاصه لوهان : اون بی نقصه ... یه شاهزاده کامل ... کسی که می تونه با یه نگاهش قلبت رو به لرزش در بیاره ... قلب منم لرزوند با لبخندش ... لبخندی که مثل وزش باد خنک زمستون می مونه... باعث شد سقوط کنم و عاشقش بشم جوری که حتی تصوری ازش توی دنیای من نبود. من توی دنیای خودم بودم، تنها و راضی. اون کسی بود که مرزها رو شکست. آهسته آهسته وزید و قبل از اینکه بفهمم وارد قلبم شد. من عاشقش شدم. حس خوبی بود که لبخند هاش رو داشته باشه توجه اش رو داشته باشم ولی یه چیزهایی هست که دست خودت نیست. همونطور که عاشق شدنم دست خودم نبود رسیدن به این عشق هم دست خودم نبود. من می خواستمش برای داشتنش تلاش کردم اما هربار انگار سخت و سخت تر میشد. من با قلبم چه میکردم؟ قلبی که با هر تپش اون رو ازم می خواست؟ چاره ای نداشتم هیچ راهی به این عشق ندارم جز این قرارداد ... قراردادی که در ظاهر ساده است. فقط یک امضا بود قراردادی که می تونه شروع و پایان عشق من باشه. این قرارداد می تونه آخرین امید من باشه؟ می تونه کاری کنه به دستش بیارم؟ سهون : چشم باز کردم و یکباره دیدمش. حتی از دیدنش شوکه شدم. می دونستم همیشه بوده ولی چرا هیچ وقت ندیدمش؟ همیشه بود و هرگز دیده نشد... شاید فقط من ندیدمش. م
You may also like
Slide 1 of 10
 𝙃𝙤𝙢𝙤𝙣𝙮𝙢𝙤𝙪𝙨 cover
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ cover
  Hired Love ♡ cover
Under the Roses cover
My Ideal Boyfriend cover
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔» cover
INRED | VKOOK cover
𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱𝘆 𝗕𝘂𝗹𝗹𝗲𝘁╺🩸 cover
yukai cover
" Agreement " [Complete] cover

𝙃𝙤𝙢𝙤𝙣𝙮𝙢𝙤𝙪𝙨

26 parts Ongoing

↠𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝙎𝙚𝙠𝙖𝙞 ( verse ) , 𝘾𝙝𝙖𝙣𝙗𝙖𝙚𝙠 ↠𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨𝙚, 𝘿𝙧𝙖𝙢, 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰e ↠𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: 𝘾𝙝𝙤𝙮𝙤𝙣𝙜 ↠𝙐𝙥 𝙙𝙖𝙮𝙨: 𝙎𝙖𝙩𝙪𝙧𝙙𝙖𝙮𝙨 ‌ ‌· ‌· · • • • • • • • • · · ‌· ‌ ‌ ‌ _ عشق یه هدیه‌ست و به کسی داده میشه که قلبت رو توی دست‌هاش داشته باشه. قدمی برداشت وبه میز زن نزدیک شد. _ من دوستش دارم؛ دست های بزرگ، قد بلند، آغوش حمایتگر و تلخیِ فرومونش. من تمام چیزهایی که از نظر تو در اون نقص به حساب میاد رو دوست دارم؛ نقص هایی که شاید اگه من نبودم... هیچ وقت دیده نمیشدن. اون برای من کامل و زیباست!