"خب بزار منم دلیل رفتارامو بگم، یه بار دستتو گرفتم دیگه نتونستم ولشون کنم، بغلم کردی غرق بوت شدم، نگام کردی تو چشات گم شدم، لبامو بوسیدی دیگه نتونستم جدا بشم! هر لحظه، هر ثانیه تو سر لعنتیم بودی و هستی ، وقتی ذره به ذره خاطراتت تو رگام حلول کرده من نمیتونم فراموشت کنم، ولی بعضی وقتا باید بری.. باید بری تا هردو زندگی کنید. من به ازای بی حس بودنم روحمو دادم، روحم که تمام وجودش برای تو بود.. روحم که حاظر بود به خاطر تو دست به هر کاری بزنه! من فقط از تو دور شدم تا بتونی فراموشم کنی، در حالی که خودم رو تو آتیش انداختم.." 0335- sen aklımda eskimeyecek kadar güzel bir anısın..All Rights Reserved