Firstborn [KookV]
  • Reads 47,737
  • Votes 8,220
  • Parts 18
  • Reads 47,737
  • Votes 8,220
  • Parts 18
Complete, First published May 26, 2024
[کامل شده]

جونگکوک مجبور شده بود که با یه جادوگر معامله کنه و در ازای خواسته‌ش، اولین بچه‌‌ش رو به اون بده.
ظاهرا جونگکوک معامله رو زیاد جدی نمی‌گرفت، اما توی کارِ اون جادوگر لجباز که پا پس کشیدن نبود!

- هی، جونگکوک! بچه کجاست پس؟ نمی‌بینم هیچ تکونی به خودت بدی.

- کدوم بچه، تهیونگ؟ من‌ که هنوز امگا هم ندارم!

「Firstborn」

•Couple: KookV

•Genre: Omegaverse, Fluff, Mpreg, Fantasy

•Author: Anna Moss

•Translator: Echo
All Rights Reserved
Sign up to add Firstborn [KookV] to your library and receive updates
or
#3romance
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
𝑺𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑪𝒊𝒕𝒚 (𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by Light82
22 parts Ongoing
کاپل: ویکوک، یونمین. ژانر: کلاسیک، رمنس، انگست، اسمات. خلاصه: "تهیـونگ هیچوقـت علاقه‌ای به ادامـه دادن راه پـدرش نداشت. برای اون داشتـن آسایـش نسبـی کافـی بود اما همیشـه همه چیز اونجـوری که ما میخوایـم پیش نمیـره. سرنوشـت تهیـونگ از قبل مشخـص شده بود؛ اون باید راه پـدرش رو ادامه میـداد و وارد آکادمـی نظامـی‌ای میشد که خطـرناک‌ترین مکان به شمار میرفت و حیـن پذیرفتـن خطـر بایـد با اون پسـر سـر و کلـه میزد، جونگ‌کوکـی که به دلایل نامعلـومی از تهیونـگ بیـزار بود." برشی از فیک: "اون بی‌رحمه، حتی میتونم به جرئت بگم بی‌رحم‌ ترین آدمیه که تو کل زندگیم دیدم. اما بیشتر از تمام اینها، اون زیبا و دوست داشتنیه! جوری که وقتی میبینمش چیزی جز اون به چشمم نمیاد. انگار کور میشم و حتی این هم برام دوست داشتنیه. اون یه زیبای بی‌رحمه که شاید هر لحظه توی ذهنش برای کشتنم نقشه‌های بیشتری میکشه اما حتی این هم‌ نمیتونه کاری کنه که دوستش نداشته باشم."
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
𝐓𝐋𝐀𝐌𝐃(𝐕𝐊) by Gelazh
52 parts Ongoing
The Life After My Death. [زندگی بعد از مرگ من] جئون جونگ کوک25ساله زندگی قشنگی نداره همه این مشکلاتش هم از وقتی شروع میشه که پدرش به طرز مشکوکی میمیره. بعد از اون جونگکوک ارتباطش رو با دنیای اطرافش قطع میکنه . اما در عین حال سعیش رو میکنه تا با بقیه ارتباط برقرار کنه. از طرفی مادر جونگکوک قمار باز و آدم خوبی نیست و اون رو تو یه قمار به یه پیرمرد پدوفیلی فسیل سادیسم دار میبازه. جونگکوک بعد هفته ها زیر تجاوز و شکنجه های دردناک بودن میمیره. اما.... آیا جونگکوک قصه ی ما میتونه این الفای سرد رو رام و عاشق خودش کنه ؟! قسمتی از فیک: +میدونی چیه...؟بیا یه شرطی رو باهم ببندیم...به نظر نمیاد به من بی میل باشی... من بهت دو هفته زمان میدم... تو این دو هفته هرکاری از دستت برمیاد انجام بده تا من مارکت کنم. پوزخندی ناخوداگاه رو لبهایش شکل گرفت. ادامه داد: +دو هفته جونگکوک!نه بیشتر و نه کمتر! دو هفته زمان داری تا منو عاشق خودت کنی!باهات راه میام...تا ببینم چه کار میکنی! ژانر: انگست-یه ذره کمدی-فانتزی-رمنس-سوپر نچرال-امپرگ-کراس اوِر-روزمره-رازآلود-هپی اند- اسمات کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین-نامجین-جنلیسا-هوسوکم×دختر By Misaki "اتمام یافته"
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
Compartment 303 (Kookv) cover
Shine in the dark cover
IMPOSED  FAMILY cover
𝑺𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑪𝒊𝒕𝒚 (𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
✧HOME✧ cover
stalker|kookmin cover
𝐓𝐋𝐀𝐌𝐃(𝐕𝐊) cover
Forbidden ✥ Taekook [ Kookv ] cover
dear (عزیز کرده) cover
miracle in war cover

Compartment 303 (Kookv)

13 parts Complete

➳ Compartment 303 تمام‌شده. ✔️ روزی که تهیونگ یکی از کیف‌هاش رو توی قطار جا گذاشت و برگشت تا اون رو برداره، هرگز فکرش رو نمی‌کرد به محض اینکه واردش می‌شه قطار حرکت کنه؛ هرچند این اتفاق بد موجب شد با مردی آشنا بشه و یه سفر دونفره و فراموش‌نشدنی رو باهاش تجربه کنه! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام