" می گویند زئوس بارها به هرا خیانت کرده. بارها از المپ به زمین رفته ، زنان فانی را برگذیده و فرزندان نیمه خدای بسیاری داشته. گاهی فکر می کردم تو از فرزندان زئوسی، همانقدر قدرتمند و مطلق.
آفرودیته هم به همسرش وفادار نبوده. می گویند مردان زیادی در آرزوی تجربه کردن شبی با ایزدبانوی زیبایی بوده اند. بعضی وقت ها هم فکر می کردم فرزند آفرودیته ای، به همان اندازه زیبا و رویایی.
شاید هم از نوادگان هادس هستی، خدای دنیای مردگان. تو با لبخندت مرده و زنده را مسخ می کنی.
ولی همه اینها خیالی بیش نیستند. در واقع، تو خود آپولو هستی عزیزترینم.
انگشتان ظریف و کشیده ات که روی سیم های ویولن می رقصند در میان غبار ناشی از کلیفون برخاسته از آرشه، تماما تجسم الهه ی موسیقی و رقص اند.
موهای بلند و سفیدت که به تارهای آرشه می مانند چهره ی بی شباهت به خورشیدت را رویایی تر از قبل می کنند. تو یک الهه ی المپ نشینی که هلیوس، ایزد خورشید به گیسوانت حسادت کرده و در تقدیرت، تبعید به زمین را نوشته.
هلیوس نادانسته از ستاره ای بی ارزش در آسمان محافظت می کند بی خبر از آنکه خورشید واقعی بر روی زمین می رقصد و می نوازد.
_پارک چانیول _
بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش میپیچید، صحنهای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمیخواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش میگرفت...
یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفتهای به حرف اومد:
«اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنیای میده...؟»
── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ──
ژانر: عاشقانه، بیال، انگست، اسمات
کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge)
نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢
ویراستار: ♧Fatemeh
داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.