orphanage. پرورشگاه
  • Reads 928
  • Votes 90
  • Parts 27
  • Reads 928
  • Votes 90
  • Parts 27
Complete, First published Jun 08, 2024
داستان پسر بچه ای که با ورودش به یتیم خونه زندگی، داستان شومی و براش رقم میزنه 

تهیونگ هیونگ نگران نباش طاقت بیار میام نجاتت میدم خواهش میکنم دووم بیار  بزار پیدات کنم قول میدم تا اخر عمرت بچسبم بهت و هرچی تو میخوای بشه .


 ژانر : اکشن ، درام ، رمنس ، بی ال ، اسمات ، کمی خشونت

کاپل: کوکوی

# کوکوی. #بی تی اس. #بی ال
All Rights Reserved
Sign up to add orphanage. پرورشگاه to your library and receive updates
or
#92kookv
Content Guidelines
You may also like
Insatiable  by augustninita
5 parts Ongoing
کیم تهیونگ، شهردار سابق سئول که پس از تولد فرزند بیمارش و خلع مقام شدن، به برلین مهاجرت کرد که البته جز خانواده، چیز دیگه هم در کوله‌باری که با خود به برلین آورد ناخواسته حمل کرد: «خدشه هایی که سیاست بر سلامت روانش انداخته بود» و جئون جونگکوک، روان‌آموزی جوان و آرام که ابتدای مسیر زندگی‌ـه و هیچ علاقه ای به آشوبهای ذهنی یا عاطفی نداره. به نظرتون، سرنوشت به قدری سوزناک هست که ردپای این دو نفر رو یکی کنه؟ -------------------- "کشتی افسانه‌هایش را غرق خواهم کرد، رنج‌هایم بسی سنگین است. هردوی ما به این موضوع آگاه‌ـیم. ولیکن او به اندازه کافی احمق است که ترجیح دهد در آغوش من جان دهد و تا سالیان سال در بهشت از گرمای بازوهایم بنویسد که سرمای آب را خنثی می‌کرد. اگر بیاید، مثل این می‌ماند که کنارم روی یک مبل نرم و گرم بنشیند و من در حالی که سرش را روی شانه‌ام خوابانده، بازویش را نوازش کنم و باهم شاهد سوختن آجر به آجرِ کلبه ای باشیم که با اشک و خون ساخته است. اگر نیاید هم... من می‌سوزم. ترجیح میدم خودم بر آتش دوزخ قدم بگذارم و به زنجیر کشیده شوم تا اینکه او را از فرصت دنبال کردن ستاره بخت‌ـش محروم کنم. از پروردگار توانا، خواستار دارم که مهر من را از دلش بیرون کند، چون خودش از این کار عاجز است."
Coshay / نامیرا by rominaromina396
87 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد کوک مثل بچه ها اعتراض کرد هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه تهیونگ ک سیر شده بود به ویوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید آخيش چ خوب که من سیر شدم کوک با غیض نیم خیز شد : میام میزنمتا تهیونگ با تخسی نگاهش کرد جرئت داری بیا... . . . فصل 2 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل : یونمین / ویمین/ کوکمین/ چانبک / سهونبک /
You may also like
Slide 1 of 10
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
Insatiable  cover
GANGSTER "VKOOK"  cover
■𝒎𝒚 𝒂𝒍𝒑𝒉𝒂 cover
Who are you? cover
save me cover
𝑼𝒑𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒅𝒐𝒘𝒏 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆 cover
AMYGDALA "Kookv" cover
Winter🧜🏻‍♂️~ cover
Coshay / نامیرا cover

/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞

74 parts Ongoing

«پایان یافته» _ولی هیچ‌ دکتری به بهونه ی شیاف مریضشو انگشت نمیکنه..! ته داد کشید و مردمکای گربه ایش لرزید.. کوک درحالی که خندید به میز تکیه داد +انگشتت کردم؟اره قبول دارم..سخت نگیر لیتل دال _________________ جئون جونگکوک،یکی از دوستای پدر تهیونگ .. یه دکتره شناخته شده...اون همه چیز داره..ثروت..مقام..احترام.. تهیونگ پسر شهردار..که زیادی لجبازه..ولی در عوض لجبازی فیوریت دکترمونه.. ______ همه چیز با سرماخوردگی ساده شروع شد..فقط سرماخوردگی!! ژانر:اسمات،ددی کینگ کاپل:kookv !