The BookSeller [KookV]
  • Reads 5,775
  • Votes 979
  • Parts 12
  • Reads 5,775
  • Votes 979
  • Parts 12
Complete, First published Jun 08
[فروشنده‌ی کتاب]

____

- خب پس من چه غلطی کنم؟ من قرار نیست این کتابه رو به این سلیطه خانوم ببازم!

- چه می‌دونم خب! می‌خوای برو به کتاب‌فروشه بگو حاضرم بهت بِدَم فقط این کتابه رو بده به من.

جیمین با لحن آغشته به خنده‌ش گفت و به شوخی خودش خندید.

اما اگر می‌دونست که تهیونگ قراره اون رو جدی بگیره و دست به عملی کردنش بزنه، هیچ‌وقت اون رو به زبون هم نمی‌آورد.

-می‌دونی چیه جیم... همین‌کار رو می‌کنم!
____

کاپل: کوکوی
ژانر: رمنس، فلاف، برشی از زندگی
شروع: ۱۴۰۳/۴/۱۸
پایان: ۱۴۰۳/۷/۲
All Rights Reserved
Sign up to add The BookSeller [KookV] to your library and receive updates
or
#7romance
Content Guidelines
You may also like
Amada,KookV by paniso
18 parts Complete
"آمادا" 《_خب خب،پس اینجا یه رمال قلابی داریم درسته؟و این رمال کوچولو‌ی قلابی قراره جی‌کی رو لو بده،هوم جالبه. با چهره‌ای متفکر گفت و دستش رو زیر چونش زد،توی همون پوزیشن دور صندلی میچرخید و با پوزخند خیره به وضعیت پسر مقابلش،بود. تهیونگ با همون نگاه تخس توی چشماش زل زد و با پوزخندی تقریبا شبیه به خود مرد گفت: _آدم باهوشی هستی،و اگه واقعا باهوش باشی منو بی دردسر ول میکنی برم،وگرنه معلوم نیست هروقت رها شدم قراره چندسال آب خنک بخوری جی‌کی _که اینطور جونگکوک متفکر گفت و با آرامش روبه‌روی صندلی پسر ایستاد و درحالی که سرشو کمی به سمت راست کج کرده بود با نگاه موذیش تو چشمای تهیونگ خیره شد و گفت: _واست برنامه‌ها دارم رمالِ کوچک تهیونگ که دیگه داشت عصبی میشد چشماشو محکم بست و با لحن حرصی گفت: _این دست و پاهای فاکی رو باز کن تا برنامه رو نشونت بدم هرکول،بلاخره که از این جهنم میرم بیرون جونگکوک با همون پوزخند که از نظر تهیونگ عضو جدانشدنی صورتش بود،به پسر کوچیکتر خیره شد و درحال که به سمت در بزرگ آهنی میرفت گفت: _هیچ‌جا نمیری،اینجا میمونی!》 کاپل:کوکوی،یونمین و.. ___ ژانر:رمنس،انگست،اسمات
Shine in the dark by haniehislamy
34 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 9
SugarBoys cover
𝗗𝗶𝗹𝗲𝗺𝗺𝗮 cover
Amada,KookV cover
'⋆『Narrator, Am I Joke To You?!』 cover
Right Person Wrong Place  ✥ Taekook cover
「𝕲𝖚𝖊𝖗𝖓𝖎𝖈𝖆; 𝔇𝔢𝔰𝔦𝔯𝔢𝔰 𝔊𝔯𝔞𝔳𝔢𝔶𝔞𝔯𝔡 𝐥𝐥 𝖛𝖐𝖔𝖔𝖐」 cover
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔» cover
Shine in the dark cover
Black berry cover

SugarBoys

15 parts Complete

Vkook & Their Little Son FullPart (MultiShot) Genre: Romance, Comedy, Smut, Slice Of Life اینجا زندگی روزمره‌ی گرم و کیوتِ جونگ‌کوک، تهیونگ و پسرکوچولوی چهارساله‌شون ته‌گوکه که همراه با دوست‌های جدانشدنی‌شون دارن روزهای گاه آروم و گاه پرسروصدایی رو با هم می‌گذرونن. جیمین و یونگی، چندین ساله که جزوی از خانواده‌ی سه نفره‌ی اون‌ها محسوب می‌شن و پسرشون جی‌یون، بهترین دوست ته‌گوکه که همیشه توی شیطنت‌هاش شریک جرم بوده و حواسش به ته‌گوک کوچولو هست... • قسمتی از مکالمه‌ی خانواده‌ی کیم: × ددی، تو پاهات درد نمی‌گیرن وقتی پاپا روشون می‌شینه؟ تهیونگ لبخند کجی زد و اول به جونگ‌کوک و بعدش به ته‌گوک چشم دوخت. _ چطور؟ × آخه پاپا خیلی سنگینه. تهیونگ آروم خندید و به جونگ‌کوکی که داشت با لبخند شیرموز ته‌گوک رو سر می‌کشید نگاه کرد. _ تو باید شبا ببینی که وقتی پاپات روی شکمم بپر بپر می‌کنه من چی می‌کشم...!