Wonderland (سرزمین عجایب)
  • Reads 3,702
  • Votes 244
  • Parts 8
Sign up to add Wonderland (سرزمین عجایب) to your library and receive updates
or
#4psychology
Content Guidelines
You may also like
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 by Sayehfarokh13
21 parts Complete
Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
17 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
𝗘𝘀𝗰𝗮𝗽𝗲 𝘁𝗼 𝘁𝗵𝗲 𝗮𝗿𝗺𝘀 𝗼𝗳 𝘁𝗵𝗲 𝗲𝗻𝗲𝗺𝘆 | 𝗛𝘆𝘂𝗻𝗹𝘂𝘅 by Diacovlv
15 parts Ongoing
کاپل : هیونلیکس،مینسونگ ژانر : امگاورص،اسمات،رمنس،هپی اند،دارک،درام روز اپ : نا معلوم ┅┅┅┅┅┅┅༻❁༺┅┅┅┅┅┅┅ ‌‌ هوانگ هیونجین،تتای 28 ساله و امپراطور سلطنت هوانگ توی قرن 23! همسرش و امگاش لی فیلیکس که مجبور میشه برای نجات جون مادرش که یکی از خدمه های کاخ هوانگ بود تن به ازدواج با هوانگ هیونجین بده! ولی فقط خانوادش و به خصوص فلیکس چهره‌ی اصلی هیونجین که اونو زیر یه نقاب پر محبت برای مردم مخفی کرده بود،میشناختن؛ کسی چه میدونست امگا با چه چیزهایی دست ‌و پنجه نرم میکنه!؟ هوانگ هیونجین واقعا چه هیولایی بود؟ ‍‌‌***** مینهو برادر کوچکتر هیونجین و الفای پسر خالش بود،هردو برادر دقیقا این هم بودن،تخت،یه امگا،خلاف و چهره‌ی قلابیشون بین مردم! جیسونگ امگای مینهو بود که میفهمه از مینهو حاملست،مینهو دوست دختر داره هنوزم بعد دوسال ازدواج با جیسونگ،فقط به چشم پسر خالش میدیدش و نمیتونست عاشقش بشه،اما این بچه چیزیو عوض میکنه؟ این دو برادر آخرش چه داستانی رو با امگاهاشون رقم میزنن؟! نکته: من گفتم امپراطوری ولی کشور ها طبق قوانین همین زمان اداره میشن و رئیس جمهور هست و اونا جزو خانواده های قدرتمند کره هستن!
You may also like
Slide 1 of 10
𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿 cover
☆Unwanted marriage☆(complete) cover
dear (عزیز کرده) cover
شیطان و شاهزاده cover
¦ MY CUTE BOY ¦☆ cover
 ★☆𝚕𝚘𝚟𝚎 𝚙𝚊𝚗𝚒𝚌 ☆★ cover
𝗘𝘀𝗰𝗮𝗽𝗲 𝘁𝗼 𝘁𝗵𝗲 𝗮𝗿𝗺𝘀 𝗼���𝗳 𝘁𝗵𝗲 𝗲𝗻𝗲𝗺𝘆 | 𝗛𝘆𝘂𝗻𝗹𝘂𝘅 cover
Peacock cover
𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽 cover
My Tooth Fairy cover

𝑴𝑬𝑵𝑻𝑨𝑳 𝑮𝑨𝑴𝑬 🌩🖤🍷𝑯𝒀𝑼𝑵𝑳𝑰𝑿

21 parts Complete

Couple:Hyunlix Author:Sayeh" Ganres: School life ,smut🔞 لی فلیکس طی تصمیم مادرش برای ازدواج به سئول میاد و روز اول مدرسش با اکیپ هیونجین برخورد میکنه و مجبور میشه پیش خود هیونجین بشینه معلم ریاضی که میدونسته نمرات فلیکس خیلی خفنن شرط میزاره :تنها زمانی نمرات فلیکس رو ثبت میکنه که نمره پایانی هیونجین بالا بشه!! حالا چی میشه اگه کسی که مادرش باهاش ازدواج کرده پدر هیونجین باشه؟:) ----------------☆--------------------☆--------------------------- [[همینکه از خیابون اصلی دور شدن به جلو خم شد و تا جایی که میتونست گاز داد،مشت شدن لباسش تو دستای اون احمقو حس کرد و لبخندش پر رنگ تر شد به چراغ قرمز روبروشون که رسید سرعتشو بیشتر کرد و از لای ماشینا رد شد . میتونست ضربان تند قلب فلیکسو که از پشت بهش چسبیده بود حس کنه و این بهش حس خوبی میداد و میخواست هرچه زود تر صورت ترسیدشو ببینه. به جای مورد نظرش که رسیدن وایستاد تا از موتورش پیاده شه: حالا بازم جرئت میکنی با من بری مدرسه؟هوم؟ رنگش پریده بود با اخم نگاهی به اطرافش انداخت اینجا که مدرسه نبود! انگار دور ترین نقطه ی شهر بود کم کم داشت متوجه قضیه میشد :از اولم نباید بهت اعتماد میکردم.اینجا کجاست؟منو برگردون عوضی... کاپل:هیونلیکس❤️‍🔥 ژانر:مدرسه ای ، اسمات ، با چاشنی اکشن