قرار بود یه زندگی ساده داشته باشه؛ همونی که از اول دنبالش بود اما دیدن اینکه تمام حقش، توی دست آدمای دیگه داره دست به دست میچرخه، انتقام و سرکشی درونش رو بیدار کرد. به اطرافش نگاه کرد و دنبال قدرتمندترین آدمی گشت که میتونست ازش استفاده کنه.
فارغ از اینکه رئیس کیم سالها از دور تماشاش میکرد...
- مطمئنی پشیمون نمیشی؟
+من همیشه پاهام برای تو بازه رئیس کیم
^فصل یک: فول^
------
کاپل: ویکوک، سکرت
ژانر: درام، مافیا، انگست، اسمات
° فصل دو: آنگویینگ °
بعد از گذروندن تمام بالا و پایینها، به یه آدم دیگه تبدیل شدن؛ خودشون رو نمیشناختن اما میدونستن که هنوز قلبشون برای خونه میتپه...
- حتی اگه خدا به کمک آدما هم نیاد، بازم همه باورش دارن چون نیاز دارن تو ذهنشون یه تکیهگاه داشته باشن. تو خدای منی؛ با وجود تمام زخمایی که بهم میزنی من باز به تو تکیه میکنم...
writer:anahide