سلام به عزیزان
من شخصیم که مثل شما انتظار این فیک فوق العاده رو میکشید
ولی صاحب اثر نیست و نویسنده حضور نداره
پس من در کنار اجازه ای که از نویسنده گرفتم البته خودش نبود که تائید بشه ولی خب باز بخاطر احترام به نویسنده بود که ازش معذرت بخوام و همچنین خواستار اجازه باشم
تا اگه برگرده بدونه که بدون خبر ادامه ندادم اثرش رو
من از الان میگم هدف من کپی یا اینکه بخوام شهرتش رو برای خودم بکنم نیست
و تنها هدف من اینه که پایان این اثر رو با دوستان ببینیم
نیمه دوم فیک رو با قلم خودم تمومش میکنم
و امیدوارم باب میل باشه
کسایی که منتظر این فیک بودن و به هر دلیلی هنوزم مشتاقن امیدوارم دنبالش کنن چون من صد درصد به حمایت شما نیاز دارم
چند تا نکته هم بگم
۱=من نویسنده نیستم و نویسنده اصلی kimnegoot@ هست
۲=من در غیابش ادامه میدم چون خودم منتظر پایانش بودم و بنظرم حیفه که بی پایان باشه پس برای کسب شهرت نیست
۳=من منتظر بودم تا تابستون بیاد و هی میگفتم نویسنده عزیز تا تابستون نیای خودم قلم به دست میشم و خب..نیومده
۴=اگه برگشت باز هم میگم این اثر برای ایشون هست و اصلا و ابدا ادعای مالکیت ندارم و این رو جزوی از همکاری برای پایان یافتن فیک جذابش🙂 انجام میدم و ابدا قصد ناراحت شدن نویسنده گل و ندارم
• خـلاصـه:
کیم تهیونگ مجبور میشه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمیکنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه.
• بـرشی از داسـتان:
- مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی.
+ مگه میشه بدبختیای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟
زبونِ اون پسر همیشه همینقدر دراز بود؟
این مسئله چیزی نبود که جونگکوک بهخاطرش خوشحال بشه. اتفاقاً برعکس، ترغیب میشد تا تمام توانش رو به کار بگیره و پوستهی گستاخانهش رو از بین ببره. هیچکس حق نداشت روی حرف جئون جونگکوک حرف بزنه.
- تو با خواست خودت اینجایی، نارنجی. پس هر اتفاقی بیفته کسی مسئولِ بدبخت شدنت نیست. مفهومه؟
⋄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Orange
⋄ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV
⋄ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Romance, Comedy, Smut
⋄ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana