52 Hertz ( seongjoong , jongsang )
  • Reads 15,620
  • Votes 1,891
  • Parts 34
  • Reads 15,620
  • Votes 1,891
  • Parts 34
Ongoing, First published Jun 19, 2024
Mature
1 new part
کیم هونگ جونگ برگشته بود برای انتقام از قاتل دخترش و قاتلش کسی نبود جز پارک سونگهوا. ولی اون از دیوونه شدن اون پدر، از غم از دست دادن دخترش خبر نداشت.
چوی جونگهو پسر رئیس باند مافیای ایتالیا، عاشق راک استار خیابونی (کانگ یوسانگ) میشه و اون رو به دام میندازه.

+میدونستی درونت هیچ نقطه رنگی وجود نداره؟!
پسر نیشخند تلخی زد، تلخ تر از تمام قهوه هایی که برای کمرنگ کردن گذشته مهمون گلوش میکرد:
-شاید چون زندگی که داشتم انقدری به سازم نرقصیده دکتر، که بخوام امیدی رو توی قلبم نگه دارم که تبدیل به یه رنگ درونم بشه.
هونگ جونگ قدمی جلو رفت، بوی عطر سونگهوا درست مثل چشم هاش سرد بود اما آدم رو مجذوب خودش میکرد، انگشت اشاره‌اش روی سینه‌اش، جایی که قلب از جنس سنگش میتپید گذاشت و زمزمه کرد:
-درست میگی، درونت نقطه های رنگی امید مُرده، اما یادت نره سیاه و سفید هم یه رنگه، مثل کلاویه‌های پیانو،  مثل برفی که لای موهات میشینه،  مثل عکس های آلبوم های قدیمی و یا حتی مثل یه پروانه‌سیاه.
مردمک های لرزون سونگهوا ، نگاه عجیب مرد مقابل رو شکار کرد:
-پروانه‌ سیاه؟
دست هونگ جونگ بالا اومد و روی گونه سونگهوا نشست:
-پروانه سیاه تویی سونگهوا، همون پروانه ای که زمانی رنگ امید بال هاشو آبی نگه داشت اما سرنوشت اونو تبدیل به یه سیاهی مطلق
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 52 Hertz ( seongjoong , jongsang ) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
𝐀𝐦𝐲𝐠𝐝𝐚𝐥𝐚 cover
Sit In front Of me For sixty Days | Ateez  cover
Your Voice | Minsung cover
𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑾𝒊𝒅𝒐𝒘(Completed)  cover
LOVELY, DARK AND DEEP | JEONGCHEOL cover
𝐏𝐞𝐭𝐫𝐢𝐜𝐡𝐨𝐫 cover
ReClock(chanho) cover
Little troublemaker/chanmin  cover
🔥under the skin of the city🔥 cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover

𝐀𝐦𝐲𝐠𝐝𝐚𝐥𝐚

5 parts Complete

شازده کوچولو گفت : کم کم دارد دستگیرم مى شود. یک گلى هست که گمانم مرا اهلى کرده باشد. اما خجالت آوره که دو نفر عاشق همدیگه میشن چون اونا خیلی جوونن و نمی تونن معنی عشق را بفهمن. منم هنوز خیلی جوونم که بتونم عاشقش بشم پس من اهلی شدم؟ هونگ آروم زمزمه کرد:ولی اگه جوون باشن و عاشق شن چی؟ سونگهوا لبخندی زد با دستش موهای پسرک و نوازش کرد:کتاب ها همیشه راست نمیگن هونگ!