تحولات زندگی تهیونگ، الفای مغلوب توی یک روز اتفاق افتاد! تصادف مرگ غم پایان و شروعی دوباره اما چی میشه اگه تمام تحولات او بخاطر خانواده اش باشه؟ و چی میشه اگه عزیزترینش زنده باشه؟ 🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍🍼🤍 Fanfiction:babysitter Couple:Vimin Sub-copule:yoonkook_Namjin Gener:omegavers_ampreg_drama_romance_angest_smut🔞 خلاصه ای از فیکشن: 🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀 باران تمام لباسش را خیس کرده بود اما هنوز به قبر روبه روش نگاه میکرد. بچه توی بغلش گریه میکرد و لباسش را چنگ میزد. به بچه توی بغلش نگاه کرد. چشماش پر اشک بود،بچه را به خودش فشرد. _اپا مراقبته ته مینم 🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤❄️🖤 سرش را به شیشه ماشین تکیه داد. اینکه هیچ چیزی یادش نمی اومد و این خیلی دردناک و وحشتناک بود. حتی نمیدونست کیه؟ با دستی که حس کرد سرش رو کمی کج کرد. پسری را دید که با لبخند غمگین نگاهش میکرد. _همه چیز درست میشه جیمین بهت قول میدم! روز های اپ:جمعه ها وضعیت:کامل نشده! #vimin #parkjimin #kimtaehyung #minvAll Rights Reserved