🍊𝑶𝒓𝒂𝒏𝒈𝒆 𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍🍊
  • LECTURAS 2,859
  • Votos 741
  • Partes 4
  • LECTURAS 2,859
  • Votos 741
  • Partes 4
Concluida, Has publicado jul 04
Contenido adulto
🍊پایان یافته🍊

در واقع "عشق" مَرد قد بلندی بود که بکهیون تاوان نگاه کردن بهش رو هر بار با درد گرفتن گردنش می‌داد...یک مَرد خوب و شاید بابا لنگ‌ درازِ یک شیطان. اون هم شیطانی با طعم و رایحه‌ی پرتقال.

+حالا قرارداد بسته شد!...من هر طور شده مسابقه رو می‌برم و بعدش باید باهام ازدواج کنی.

_مسابقه رو ببر بعدش باهات ازدواج میکنم.

🍊🍊🍊🍊🍊

فیک: شیطان پرتقالی 
کاپل: چانبک
ژانر: رمنس، روزمره، اسمات
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir 🍊𝑶𝒓𝒂𝒏𝒈𝒆 𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍🍊 a tu biblioteca y recibir actualizaciones
or
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Kim Sehun de FictionaryNotes
8 Partes Concluida
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
jemini power de kiimsam100
41 Partes Concluida
❄️ɴᴀᴍᴇ : ᴊᴇᴍɪɴɪ_ᴘᴏᴡᴇʀ 🔮 ❄️ɢᴀɴᴇʀ : ʜɪsʀᴏʀɪᴄᴀʟ_ғɪᴄᴛɪᴏɴ_ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ_sᴍᴜᴛ ❄️ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴄʜᴀɴʙᴇᴀᴋ_ᴋʀɪsʜᴏ _sᴇᴋᴀɪ_ᴋᴀɪʜᴜɴ_ᴍᴀʀᴋsᴏɴ ❄️ᴡʀɪᴛᴇʀ : @kiimsam ✏️خلاصه داستان: این فیک درباره قدرت زیادیه که بین دوبرادر دوقلو تقسیم میشه،هردوتاشون باید درهجده سالگی باهم مبارزه کنن وبعد ازاون تمام قدرت به قل پیروز ب میرسه‌. تمام اعضای مجمع میگفتن قل شیطانی نباید پیروز این نبرد باشه،پس یانان قل مهربون کاری ترانجام میده که مانع ازرسیدن قدرت به تاعومیشه، درنتیجه اون قدرت بین ده نفرتقسیم میشه،اتفاقاتی که برای هرکدوم ازاعضا میفته وکارهایی که تاعو با اعضاانجام میده تا اون قدرت رو پس بگیره،درطول داستان مشخص میشه. ✏️قسمتی از متن: چان:تویه گیسانگی وازاین ببعداربابت منم.بهتره کارتودرست انجام بدی 🥀 .................................. چانیول بابهت گفت:این دخترمنحرفه یاداره خودشوبابقیه مقایسه میکنه⁉️ یوگیوم باچشمان گرد:هاا؟؟ چانیول:ازاون زن که هانبوک صورتی پوشیده، خوشش میاد،تمام افکارش درباره اونه.اون یه زنه منحرفه.😱
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
History of love  cover
  Hired Love ♡ cover
My Sin cover
Kim Sehun cover
 °• TWO •° cover
Pleasant Sin cover
jemini power cover
ᥫ᭡Tag You're It cover
نت های شبانه  cover
some STRANGE reasons to love PARK CHANYEOL(Completed) cover

History of love

34 Partes Concluida

عشق در میان جنگ ؟!... میان بمب و باروت ؟ میان کلی ارتشی و آدم های استریت ؟ چیزه عجیبه اما عشق این حرفا حالیش نمیشه! وقتی ب وجود میاد از بین بردنش کاملا نشدنیه...! شاید کمی فراموش بشه اونم کمی نه کلا ! شاید حتی بشه که خودت رو بزنی ب بی خیالی و بهش توجه نکنی ، انکارش کنی! اما هیچوقت فراموش نمیشه! هیچوقت از بین نمیره... مگر اینکه ضربه بخوری ازش... شکست بخوری و اون موقعس که تبدیل میشه ب نفرت... و حالا بهتره بگیم امان از روزیی که این عشق ، تو این دوران و تو این زمان به وجود میاد...! #Complete #Sekai #Chanbaek #Vkook #Mewgulf #Krisho @Sahar_assar تمام شده ✅