تو مرگ برگزیدی و من آن را برایت زندگی میکنم... ﴾ a larry stylinson fanfiction based on sheyda's poems ﴿ ژانر: فانتزی، معمایی، ماجراجویی شیدای نور بودن در تاریکی، یعنی خواهان پایانی بی آغاز بودن؛ و این آغاز قصه پایان یک شیداست! _______________________________________________________ شهرت شیدایی در ایران، راهشو از طریق اشعارش به لندن پیدا میکنه. پرونده ای در روستایی متروکه دوباره باز میشه و کارآگاه هر شب به تفسیر اشعار گوش میده تا هر مصرع شاهدی باشه در دادگاهی که قتل های زنجیره ای در ایران رو به شیدا ربط میده؛ فردی که تمام باور و ایمان افراد پیروی منطق رو نابود میکنه!All Rights Reserved