Story cover for DAMN BOY by W__xyz
DAMN BOY
  • WpView
    Reads 2,013
  • WpVote
    Votes 211
  • WpPart
    Parts 10
  • WpView
    Reads 2,013
  • WpVote
    Votes 211
  • WpPart
    Parts 10
Ongoing, First published Jul 06, 2024
جئون جونگ کوک امگایی ک با هدف وارد زندگی و عمارت الفا کیم میشه و....معشوقه‌ی کیم بزرگ میشه اما... مث اینکه کیم تهیونگ زیاد با معشوقه ی جدید پدرش حال نمیکنه...

کاپل:ویکوک

ژانر:امگاورس.خشن.اسمات


نویسنده:W.SHI
All Rights Reserved
Sign up to add DAMN BOY to your library and receive updates
or
#66taekook
Content Guidelines
You may also like
Insanity[جنون]   by deniz13851385
91 parts Ongoing
[پایان یافته] کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوش
KUMOREBI - KOOKV by Alaric_Fiction
12 parts Ongoing
≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance, Drama, Smut, Fluff, Omegavers ≈ Writer ↬ Alaric کیم تهیونگ در حالی که بخاطر نداشتن داروی کنترل هیت از درد هیت لعنتیش داشت به خودش می‌پیچید، مثل تمام هیت‌های دردناک گذشته‌اش جفت لعنت شده‌ای که هیچ اثری ازش نبود رو نفرین می‌کرد! کی از بازی سرنوشت خبر داره؟! تهیونگ حتی فکرش رو هم نمی‌کرد اون تماس اورژانسی زندگیش رو زیر و رو کنه! شاید پسر سی ساله‌ای که بخاطر یه سانحه رانندگی قراره زیر دست تهیونگ جراحی بشه، همون جفت مقدر شده‌ایه که تهیونگ شش سال تمام برای پیدا کردنش خودش رو به آب و آتیش زده...جراحی‌ای با احتمال موفقیت کمتر از سی درصد؛ برای راننده رالی‌ای که ماشین سواری مثل نفس کشیدن می‌مونه براش! +گفتم تو جفتمی؟! -چی میشه اگه جفتت باشم؟ جونگکوک عصبی خندید و با صدای بلندی گفت:چی میشه؟! فکر کردی قراره اتفاقی بیفته؟؟؟...آخ...هیچ...هیچ کوفتی قرار نیست بشه! فکر نکن حالا که جفت منی می‌تونی خودتو بهم بچسبونی! -خودمو بچسبونم؟! فکر کردی کی هستی؟ چی داری که یکی مثل من بخواد باهات باشه؟! جونگکوک سعی کرد بدنش رو از تخت فاصله بده و عصبی‌تر از قبل جواب داد:من... -بتمرگ! چشم‌های کور شده‌اتو باز کن ببین با کی طرفی جئون! من شبیه امگاهاییم که با دیدن جفتشون خیس میشن؟!
You may also like
Slide 1 of 10
Insanity[جنون]   cover
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  cover
Lovelorn  cover
White Peacock  cover
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 cover
Forsaken"vminkook" cover
KUMOREBI - KOOKV cover
Lunaflora cover
Blue Job🫧 cover
MISTAKE cover

Insanity[جنون]

91 parts Ongoing

[پایان یافته] کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوش