Story cover for My Dearest Taboo! by evie_TM
My Dearest Taboo!
  • WpView
    Reads 2,125
  • WpVote
    Votes 362
  • WpPart
    Parts 10
  • WpView
    Reads 2,125
  • WpVote
    Votes 362
  • WpPart
    Parts 10
Ongoing, First published Jul 09, 2024
Mature
- تابوی عزیز من! گه‌گداری که به پشت سرم نگاه می‌کنم، چیزی جز ابرهای سرد و خاکستری نمی‌بینم، شاید بتونم جواب تیزی و گستاخی روزهای سرد رو بدم اما باهات عهد بستم که زیر پای سیب‌های پرنس‌چارمینگ قلبم مخفی‌ات نکنم. این یه قرار مخفیانه بین من و توعه، چون می‌خواستم بگم، هر موقع که دست‌هاش روی جسممه حسش می‌کنم، تپش قلبم رو می‌گم! که وقت و بی‌وقت بهم یاد‌آوری می‌کنه چقدر برای دنیا بزرگ و عجیب و غریب هستم. مثل یه تابوی بزرگ وسط میدان راه می‌رم و به خودم مدام می‌گم چیزی نشده، از پس این هم می‌تونی بر بیای. فقط باید با کروزرت و زمزمه‌های قشنگ مرد تماشاگرت به مقصد برسی. راستش تابوها توی جامعه طبقه‌بندی شده نیستن؛ اما همیشه با بی‌رحمی به گونه‌هام سیلی زدن تا مثل آدم‌بزرگ‌ها رفتار کنم. ولی تابوی عزیز من، قول می‌دم از این به بعد خوب ازت مراقبت کنم. یک‌جای دنج بذارمت و اجازه بدم 
دست نوازش اون انگشت‌های باریک روی سر جفتمون بشینن و از دنیا، بزرگی و زشتی‌اش، توی دنیای تخیلی و دارچینی‌اش غرق بشیم. راستش رو بخوای حتی نمی‌تونم این نامه‌ی بین خودمون رو به ددی نشون بدم. نپرس چرا، این فقط یه رازه بین من و تو...

  
Fiction Name: My Dearest Taboo! 

Genre: Romance, Fluff, Daddy Kink, Smut, R
  
Couple:  Baekyeol ~

Status: On going~


By Evie Frye~
All Rights Reserved
Sign up to add My Dearest Taboo! to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Come For Me🤍 by exo_Bl_fiction
42 parts Complete Mature
✅️completed ❄️Name : Come For Me " برای من بیا " 🌙Gener : Romance.Fluf.Comedy.Smut🔞 . FamilyProblems.Drama 💍Couples : ChanBaek , HunHan 🍂خلاصه : چانیول مرد ۳۸ ساله ای که استاد دانشگاه هانگوک بود به همراه پسر ۱۷ سالش ، میشد گفت تنهایی زندگی میکردن .چانیول و همسرش آیرین مدتی طولانی بود که از هم جدا شده بودن ، هر چند از اول علاقه چشمگیری بهم نداشتن اما چانیول لااقل توقع داشت این رابطه توافقی , بخاطر سهون ادامه پیدا کنه اما مثل این که اون خیلی زود از این زندگی بی عشق خسته شده و ترکشون کرده بود . و حالا بعد از چند سال چانیول دل به یک فاحشه باخته بود . چطور باید بهش ثابت میکرد عشقش فراتر از تملک جسمه ؟! آیا راهی بود تا اون رو کنار خودش داشته باشه؟! جدا از همه این ها پسر دردونه اش چطور با علاقه پدرش به یک فاحشه که قرار بود جایگاه پدر رو براش تصاحب کنه ، کنار میومد؟! 💌تکه ای از متن : +میخوام با من بیای خونم و باهام زندگی کنی ! _زندگی ؟!! خندم ننداز ‌. اونطوری فقط میتونی بی وقفه پارم کنی بی اون که ذره ای برات مهم باشه ! +میخوام باورم کنی و باهام بیای ‌‌‌‌.... _بیام که روزی سه وعده بفاکم بدی؟! عمرااااا ... +میخوام بهم جواب بدی ! _و اگه منفی باشه ؟ +هر شب VIP میگیرم و تا صبح به هم ذول میزنیم ! _مطمئنی کار دیگه ای نمیکنی؟ +راست میگی میتونم مقاله هام رو این جا
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ by golabaton
25 parts Ongoing
🔻عنوان: مُهر اهریمن ♦️کاپل‌ها: چانبک، هونهان ♦️ژانر: تریلر، دارک رمنس، انگست، اسمات 🔺نویسنده: golabaton برشی از داستان: _بازم اهریمنم میشی؟ تا جایی که مثل قبل حتی برام آدمم بکشی؟ پسری که انگشتاش رو با کنجکاوی و لذت توی لاشه‌ی سگی حرکت می‌داد و جز به جز اعضای حیوان مرده رو چک می‌کرد در جواب سوال بی احساسش لبخند بامزه‌ای تحویلش داد. جوری که انگار ازش یه شیشه نوتلا خواسته بود دستش رو از جسد حیوان بخت‌برگشته بیرون کشید و خیره به صورت جدیش خیلی غلیظ و پشت سرهم گفت. _البته... با کمال میل... با لذت... پسر ایستاده بعد تایید سه بخشیش لحظه‌ای سکوت کرد و شیطنت وار یکی از انگشتای کثیف وخونیش رو به دهن گذاشت و مکید. وقتی خوب تمیزش کرد با چشمهای درخشان و ترسناکش جلو اومد و زیر نگاه سردش سرخوش پلکی بهم کوبید. _مثلا میتونم چشمای ریز و درشت هر کسی رو که بخوای برات در بیارم و به عنوان مزه توی گیلاست بندازم... روانی مو مشکی با زدن لبخند دندون نمایی بقیه‌ی انگشتای خونی و کثیفش رو روی قلب کوبنده اش گذاشت و چنگی به سینه‌ی فشرده‌اش انداخت. _به شرطی که آخرش به عنوان هدیه این قلب کوچولو و نازت رو از سینه ات بیرون بکشم و به یه عروسک بی جون و بغلی تبدیلت کنم...قبوله؟...
You may also like
Slide 1 of 10
𓆩❅𓆪𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝓦𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻 𓆩❅𓆪 cover
ZIMA cover
Come For Me🤍 cover
His To Ruin | KookV cover
Freesia  [vkook] cover
♤ Desdemona ♤ cover
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ cover
Hanafubuki_Secret(Full) cover
🐾 • Catnip •🐾 cover
𝖺𝖼𝖼𝗈𝗆𝗉𝗅𝗂𝖼𝖾 cover

𓆩❅𓆪𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝓦𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻 𓆩❅𓆪

47 parts Ongoing

"زمستان ابدی" اینجا یه دنیای جدید بود، دنیای سفیدی که برخلاف ظاهر سپید و سردش پر از گرمای خون بود، خون قرمز رنگی که برف های سفید رو رنگی می‌کرد بکهیون شاهزاده باایمان ها بود، امگای سلطنتی که با نشان الهه زمین به دنیا اومده بود و رهبر گرگ های باایمان بود ، چی میشه اگه یه روز کنجکاو بشه از سرزمین خودش برای کشف ناشناخته ها دور بشه و با گرگ آلفای دیگه ای به نام پارک چانیول ملاقات کنه؟ یعنی شاهزاده بی ایمان ها که هم خودش و هم سرزمینش تماما برخلاف اون بود و فقط با یک نگاه عاشق اون گرگ سفید و زیبا شده بود... . قسمتی از داستان: _چرا به درگاهشون دعا میکنی؟هیچکس گوش نمیده، هیچکس نجواهای قشنگت رو نمیشنوه پرنس _چون... _شش... چیزی نگو،چطوره به جای همه این ها امگای من بشی؟ . کاپل ها:چانبک❄️کایسو❄️هونهان❄️(فرعی:شیوچن،سولی) ژانر: فانتزی❄️رمنس❄️امگاورس❄️اسمات❄️