گفته شده و ثابت شده که اولین باری که یک امگا وارد هیت میشه، باید به تنهایی ازش عبور کنه و اجازه بده بدنش به این حس طاقت فرسا عادت کنه. گفته شده و ثابت شده که اگه در اولین هیت کمک گرفته بشه و به تنهایی انجام دادنش به تاخیر بیفته، با گذشت زمان شدیدتر و فوقالعاده دردناک تر خواهد شد. بکهیون همه اینها رو میدونست و با این حال هنوز از بهترین دوستش کمک میگرفت؛ حتی میدونست که یک روز باید تسلیم بشه و در نهایت دردی که حس خرد شدن استخوان ها رو بهش هدیه میکرد رو تحمل کنه.
کاپل: سهبک
ژانر: امگاورس، عاشقانه
ژانر: رومنس، زندگی روزمره ، فلاف ،اسمات🔮🥇
کاپل : چانبک ، کایسو ، هونهان👬
🎃خلاصه : یه کشور ... یه شهر .... دو پسر .... زیر یه آسمون ... ولی توی دو محله کاملا متفاوت .
بکهیون پسر کوچکتر بیون یوجین ، رئیس یکی از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری کره به اسم لاسیلیا ، تمام زندگیش رو توی ناز و نعمت زندگی کرده و از زندگی چیزی به جز چطوری خرج کردن پول ، مست کردن توی پارتی ها و ساختن بهونه های مختلف واسه فرار کردن از دانشگاه و تنبیه های پدرش نمیدونه .
کیونگسو ، پسرِ بزرگ لی یونا ، تمام زندگیش جون کنده تا بدهی هایی که تنها یادگار پدر عوضیش بودن رو به طلبکار های همیشه بی اعصابشون پرداخت کنه و مراقب خانواده کوچیکش که شامل مادرش ، شیطان کوچولوی خانواده یعنی خواهرش و دایی بیکار معتادش میشه باشه .
هیچ کدوم فکر نمیکردن وضع زندگیشون قراره تغییر کنه ؛ و دقیقا اینجاست که داستان ما شروع میشه ! پس یه جورایی میشه گفت همه چیز با یه قلب درد نه چندان کوچیک شروع شد .