in the arms of happiness
  • Reads 124
  • Votes 15
  • Parts 2
  • Reads 124
  • Votes 15
  • Parts 2
Ongoing, First published Jul 23
وضعیت:درحال اپ...

کاپل:وانگشیان

مقدمه:
ناول و انیمه مودائوزوشی یا بهتره بگم بیشتر از اون سریال آنتیمد داستانی بود که منو غرق در کارکترا و احساسات زیبایی ک به هم داشتن کرد حتی پایان قشنگ و تا حدودی قابل قبولی هم داشت و شاید بشه گف همین پایان برامون کفایت میکرد منتها به عنوان کسی ک مودائوزوشی رو بخشی از زندگیش میدونست و در طول ناول و فیلم با تک تک کارکترا زندگی کرد این پایان عمرا کفایت کنه و ابدا برام رضایت بخش نیس،پس دوس دارم ببینم پایانی ک مد نظر منه چقدر میتونه جذاب و دوس داشتنی باشه، پس میخام دست به قلم بشم و چیزایی ک دوس داشتم بهترین پایان و برای سریال و ناول رقم بزنه بنویسم
تقریبا میخام ترکیبی از سریال و ناول رو به قلم بیارم چون خیلی جاها از ناول اگ سریال رو نمیدیدم نمیتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و حتی بالعکسش هم صدق میکنه.
 امیدوارم هم خودم هم دوستان عزیزم خوشمون بیاد... 😉
All Rights Reserved
Sign up to add in the arms of happiness to your library and receive updates
or
#44وانگشیان
Content Guidelines
You may also like
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
You may also like
Slide 1 of 10
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Atonement / تاوان cover
My Sin cover
The fifth sense cover
عشق پنهان cover
Amygdala  cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
Strong Hold |Vkook| cover
THE SECRET HUSBAND  cover

𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽

25 parts Ongoing

برشی از رمان📃🌱 +ددیییییی ×چی شده پسرم چرا داری باز نق میزنی؟ +خو ددی از وقتی هانول به دنیا اومده فقط به اون توجه میکنید مگه من بیبی تون نیستم؟🥺 ددی کوک همونطور که بغلم می‌کرد دم گوشم زمزمه کرد÷ولی تو فقط جوجه کوچولوی مایی پسر کوچولوی حسود من....🫠 جیمین یه لیتل کیوت و شیرین که از خونه فرار کرده و حالا گیر دوتا ددی مافیا و گرگینه افتاده که اون دو نفر عاشق همن حالا چی میشه اگر اونا از جیمین کوچولو خوششون بیاد؟.....