Game over
  • Reads 958
  • Votes 145
  • Parts 17
Sign up to add Game over to your library and receive updates
or
#2تهگی
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
83 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد کوک مثل بچه ها اعتراض کرد هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه تهیونگ ک سیر شده بود به ویوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید آخيش چ خوب که من سیر شدم کوک با غیض نیم خیز شد : میام میزنمتا تهیونگ با تخسی نگاهش کرد جرئت داری بیا... . . . فصل 2 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل : یونمین / ویمین/ کوکمین/ چانبک / سهونبک /
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 by sajadian
14 parts Ongoing
《 اولین دیدار》 در حال آپ✅️ 𝐜𝐚𝐩𝐞𝐥𝐥 : 𝐭𝐚𝐡𝐤𝐨𝐤 𝐘𝐮𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂, 𝑨𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏, 𝑺𝒎𝒂𝒕, 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒓𝒐𝒔, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 کیم تهیونگ یه الفای یک کلامیه و هر حرفی که میزنه باید بدون چون و چرا انجام بشه اما سرنوشت چی برای اون در نظر گرفته ؟ شاید یه جفت تخس و لجباز ؟ . . . . " هدف شناسایی شد .. " شلیک کنید . _________________________________༒ " شده از جونم بگذرم از تو نمیگذرم واسه بودنت زانو میزنم حتی اگر زمین پر از شیشه باشه من واسه چشمات جونمم میدم _______________༒ " اگر در آغوش کشیدن تو نامشروع است وعاشق تو بودن دیوانگی من تا ابد بی دین ترین مجنون شهرم . __________________________________༒ " با اون چشمای وحشیی اینطور بهم نگاه نکن توله " توعه عوضی .. مرد پوزخندی زد و قدمی به جلوتر رفت . خودش رو به تن پسرک زیرش فشرد وخیره به صورت الهه گونه اش غرید " هوم . الان دقیقا شبیه یه توله گرگ وحشی شدی و من دقیقا عاشق این ساید خشنتم . غرید " دست از سرم بردار کیم تهیونگ پوزخندی زد و از روی پسرک کنار اومد دستش رو به پشت کمر پسر رسوند و با لحن آرومی کنار گوشش زمزمه کرد " در سمت چپ سینه ام شهریست کوچک که تو برای آن خورشید صبحی ______ کپی ممنوع 🚫
But I Love You... by Natalie622985
19 parts Ongoing
-"لطفا جیمینا..من..من واقعا عاشقتم" جیمین تکخنده‌ای کردو سرشو تکون داد +"نه!اشتباه نکنید جئون شی کسی که اینجا واقعا عاشق بود فقط من بودم تو فقط تظاهر به عاشق بودن میکردی" جونگکوک حرفی نداشت بزنه...چی میخواست بگه؟حق با جیمین بود جونگکوک کسی بود که ترکش کرده بود ولی چرا جیمین حاضر نبود به حرفاش گوش کنه؟چرا حاضر نبود یکم اروم باشه...اصن میدونست با هر مرواریدی که از چشماش میریزه قلب کوکیش شکسته تر میشه؟ توضیحات‌لازم:جیمین یه پسر هورنی نیست!جونگکوک تو دوران نو جوونیش با تعداد انگشت شماری از دخترا بوده‌و بعد از فهمیدن گرایشش به پسرا جیمین اولین پسری بوده که باهاش وارد رابطه شده،درواقع همه‌ی اولین هاشو با جیمین به دست اورده (اونا همیشه فقط تا کیس‌و چنتا لمس کوچیک پیش میرن چون جونگکوک معتقده جیمین هنوز براش اماده نیست) ___________________ ژانر:هپی‌اند،خیانت،اسمات‌به‌مقدار‌لازم!(قرار‌نیست‌بوت‌پسراموپاره‌کنم) 🔴چون یه‌سریا ممکنه با پارتای اسمات مشکل داشته باشن،اون قسمت ها برای لذت بردن شما از فیک نشونه گذازی شدن🔴
You may also like
Slide 1 of 10
Collapse | VKOOK cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
Physco Gentleman ⛓️💊 cover
Coshay / نامیرا cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover
𝙱𝚛𝚘𝚝𝚑𝚎𝚛 𝚒𝚗 𝚕𝚊𝚠 cover
Rose Colored Boy [Kookmin] cover
GANGSTER "VKOOK"  cover
〚𝐆𝐨𝐝𝐅𝐚𝐭𝐡𝐞𝐫〛 cover
But I Love You... cover

Collapse | VKOOK

28 parts Ongoing

Collapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منافع کثیفشون استفاده میکنن به سراغ کیم تهیونگ، مردی که سه سالِ نگاه جوونش رو بخاطر به گردن گرفتن جرم پسر شهردار کیم پشت میله های سرد زندان پیر کرده میره...مجرم بیگناهی که با پا گذاشتن تو مسیر اون وکیل یاغی، بعد از سالها خونه ی امنش رو پیدا میکنه، خونه ای که آوار شدنش آغازگر فروپاشی یک عشق خواهد بود... بخش از فیــکـــ: _ جونگکوک...اگه نمیخوای... _ مطمئن باش اگه نمیخواستمت هیچ وقت بهت اجازه نمیدادم تا این حد پیش بری، دلباخته‌ی جونگکوک. دلباخته بود...واژه ای که به درستی از دهان پسر برای توصیفش بیان شده بود...دلباخته ای که دلش رو به سراب وجود ابدی یک وکیل باخته بود.