خیلی وقت بود که تو توهمات نفرین شده شبانش غم زده،وجود عزیز پریزادشو تصور میکرد و تو خیالش جای جای تنشو بوسه بارون میکرد..
اما مگه اجازه میداد این توهمات ادامه داشته باشه؟
یه جواب واضح این وسط وجود داره..
"نه!"
"میشه بهم بگی چطور تن مقدستو ببوسم و بپرستم تا دلتنگیم رفع بشه پریزاد من؟خیلی وقته که عروس زیبای خواب مهمون حجلهی چشمای خسته من نمیشه ..؛"
'افکاری که گفتم شاید با کمی قدم زدن بگذرند؛مرا به گریه انداخت..'
"𝐒𝐞𝐩𝐭𝐞𝐦𝐛𝐞𝐫 𝟏𝟕, 𝟐𝟎𝟏𝟕"
Name:The First Stone
Couple:Kookmin
Ganer:Omegavers,criminal,Mystery,romance,smut.
جفتشدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجدهساله از زندگیش میخواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچوقت تصورش رو هم نمیکرد قراره با جفت آیندهاش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفتهی اون امگای مو فندقی شده بود.