"بس کن !تو منو بازی میدادی دنبال خودت میکشوندی و بعد میگفتی یه دوستم !
و بعد به من احمق میخندیدی چون یه عوضی بودی!"
جونگکوک قدمی به عقب رفت ،کاملا خیس شده بود و قطرات بارون مثل شلاق های تیز بدنش رو مورد اثابت قرار میدادن ...
با دیدن سکوت پسره روبه روش خنده ی تلخی کرد
"اره...حق داری چیزی نگی ،همش تقصیر خودمه ،میدونستم هیچ پایان خوبی برامون وجود نداره ولی بازم ادامه دادمش ،میدونی ،من خواستم همه چی رو درست کنم اما زورم به نخواستن تو نرسید!"
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
اون منو مثل یه مهره روی انگشت هاش میچرخونه ،من پسر خوبشم ،البته حدس میزنم که تنها پسر خوبش باشم ،به عنوان یک الفای شیاد و حیله گر ازش یاد میکنن ولی باز هم شیفتشم ،روزی که ازم درخواست ازدواج کرد ،مثل یک دیوونه قبولش کردم ،میدونستم که یه نمایشه ،ولی دل به چشم های خمار وتاریکش دادم ،و حالا اینجام ،همه چی داغون و بهم ریخته به نظر میاد،و هیچ جای جبرانی وجود نداره .....
↳Name;my devil
↳couple;Vkook,yoonmin
↳Genre;Romanse, Smut
forced marriage,Omegaverse,Historical,Angst
↳Writer;MIRA
↳Up;نامشخص
اسم:dear (عزیز کرده)
درحال آپ✍🏻
ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟......
کاپل اصلی:ویکوک
کاپل فرعی:یونمین
خلاصه:
خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند
همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره
سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه
اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد.
روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه
این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره
پارت هاش هم احتمالا کم باشن
🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀