چانیول زیادی گرم بود. بکهیون هم دستاش یخ زده بودن. برای یه لحظه فکر کرده بود چی میشد اگه دستشو بذاری لای موهای مرد بلند تر و بذاره گرماش تو وجودش رخنه کنه.. " اگه بهت گفتم برو.. برو یول، ولی نرو. یعنی اگه داری میری برگرد. ولی همزمان اونقدر نزدیک نشو که پست بزنم. دور هم نشو که نتونم پیدات کنم. الانم منو ببر خونه. " Oh, Here we go again... فیکشن؛ Borderline ژانر؛ درام، رمنس، انگست کاپلها؛ چانبک نویسنده؛ بیول