KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞
  • Reads 217,302
  • Votes 18,917
  • Parts 63
  • Reads 217,302
  • Votes 18,917
  • Parts 63
Ongoing, First published Aug 07
3 new parts
_ولی هیچ‌ دکتری به بهونه ی شیاف مریضشو انگشت نمیکنه..!
ته داد کشید و مردمکای گربه ایش لرزید..
کوک درحالی که خندید به میز تکیه داد
+انگشتت کردم؟اره قبول دارم..سخت نگیر لیتل دال
_________________
جئون جونگکوک،یکی از دوستای پدر تهیونگ ..

یه  دکتره شناخته شده...اون همه چیز داره..ثروت..مقام..احترام..

تهیونگ پسر شهردار..که زیادی لجبازه..ولی در عوض لجبازی فیوریت دکترمونه..
______
همه چیز با سرماخوردگی ساده شروع شد..فقط سرماخوردگی!!


ژانر:اسمات،ددی کینگ
کاپل:kookv
زمان اپ:نامشخص!
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add KOOKVquot;MY DOCTORquot;🍷🔞 to your library and receive updates
or
#1king
Content Guidelines
You may also like
🫂Encounter✨️KookV by SmokyLey
71 parts Ongoing
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟! 🔫🩸💉 Name: Encounter🫂مواجهه Writer: Smokyley ✒️ Main Couple: KookV Side Couples: Yoonmin, Namjin, hopechan Genre: Romance,Gay❤️‍BL, Drama, Smut💦, Dailylife, HappyEnd👨🏻‍❤️‍👨🏻 کاپل ها: 💘کوک♡وی💘نام♡جین💘یون♡مین💘هوپ♡چان (جیهوپ و بنگ چان)💘 ژانر داستان: نظامی○پزشکی●عاشقانه○هیجانی○روزمره●درام○هپی اند(برای تمام کاپل ها)●فول اسمات🔞(باجزئیات برای تمام کاپل ها) نویسنده: Smokyley ✒️👻 ⏰️وضعیت: درحال آپ👷🏻‍♀️ 📢زمان آپ: نامشخص✨️ ‼️⛔️با ترتیب شماره‌ها بخونید چون نمیدونم چرا واتپد ترتیب پارت‌ها رو به هم زده⚠️🚫 ووت و کامنت اجباری نیست، اما اگه ببینم، مطمئنا خوشحال میشم.🧡 ممنون از اینکه وقت با ارزشتونو میزارید و داستانمو برای خوندن انتخاب می کنید.💚 اگه خوشتون اومد لطفا به reading list اضافه کنید تا بقیه هم ببیننش.💜
Vkook & Kookv| 𝑩𝒆𝒈𝒖𝒊𝒍𝒊𝒏𝒈𝒍𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍🔞  زیـبـای فـریـبـنـده by lian20004
52 parts Complete
[تکمیل شده✓] اون با زیباییه خیره کنندش همه رو اغوا کرده ... من که جون میدادم برای مست شدن توی قهوه چشمات ... ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ - عاااا عاااح ول ولم کن الان یکی میاد (هق) میاد میبینه +هیششش + الان تموم میشه اوممم -ن ن ..خ خاهش ترو (هق ) ب هر کی می‌پرستی ولم کن درد داره +منو به جون خودت قسم نده کوک... { فیک درمورد رابطه بین جونگکوک و دوست پسر مادرشه} ♛Vkook♛ &♛kookv♛ این فیکشن ممکنه با روحیات همه سازگار نباشه!⛔ ژانر=روانشناسی، خانوادگی، محارم، اختلاف سنی، اسمات،جنایی، ورس(بیشتر تهکوک) و ... وضعیت اپ=تمام شده شروع فیک= ۱۴۰۲٫۹٫۱۹ پایان فیک=۱۴۰۳٫۴٫۱۷ توی فیک از دیالوگ های بعضی سریالام استفاده شده لاولیا پارت های اول چون اولین بارم بود یکم بد شدش ولی بخونید و جلو تر برید بهتر شده کارم ⁦>⁠.⁠<⁩ و اینکه واقن داستان جالبیه و گول اولشو نخورید⛔
Coshay / نامیرا by rominaromina396
77 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد کوک مثل بچه ها اعتراض کرد هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه تهیونگ ک سیر شده بود به ویوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید آخيش چ خوب که من سیر شدم کوک با غیض نیم خیز شد : میام میزنمتا تهیونگ با تخسی نگاهش کرد جرئت داری بیا... . . . فصل 2 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل : یونمین / ویمین/ کوکمین/ چانبک / سهونبک /
<MOON OMEGA> امگای ماه by suka41roomina
46 parts Ongoing
امگای ماه، امگایی با بدن و روحیه‌ای ضعیف و در عینِ‌حال زیبا که هرکس نمیتواند شانسِ داشتنش را داشته باشد، چه میشود اگر شانس آنقدر با او بد باشد که جفتِ آلفایی بی‌رحم شود و چه میشود اگر قبولش نکند؟ [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، تا آخر از داستانم لذت ببرید و لطفا چیزایی مثل "انرژی‌اش، خاموشی‌اش" رو که "انرژیش، خاموشیش" مینویسم رو روش زوم نکنید یا حتی کسره که بجاش "ه" آخر چسبان میزارم؛ چون برای راحتی ریدرام اینطور پیش میرم و عمدیه. ولی ممنون میشم کلماتی که از سر حواس‌پرتی با "حروف" نادرست مینویسم رو برام کامنت بزارید مثل: "صرفه" کردن که درستش میشه "سرفه"] ______________________________ تو را برای آخرین بار خواهم دید از چشمان من پریشان نشو هنگامی که در مرگ خود هم تو را دعا می کنم آخرین یکشنبه... GENRE→ Omegavers, Angst, Romance, M' preg COUPLE→ KOOKV WRITER→ rchid
You may also like
Slide 1 of 20
Dark Sex [vk/ویکوک](completed) cover
Who are you? cover
fiction kookv"vkook cover
💛a letter to my father💛 cover
My servant cover
KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
Hold my Hand/KOOKV  cover
🫂Encounter✨️KookV cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
Vkook & Kookv| 𝑩𝒆𝒈𝒖𝒊𝒍𝒊𝒏𝒈𝒍𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍🔞  زیـبـای فـریـبـنـده cover
Will you marry me again? cover
Coshay / نامیرا cover
Ugly fan & Hot fucker_vk  cover
THE BOY I SAW cover
talk to me cover
𝐑𝐞𝐝 𝐌𝐨𝐨𝐧 (𝐩𝐮𝐫𝐩𝐥𝐞 𝐦𝐨𝐨𝐧 𝐒𝟐) cover
<MOON OMEGA> امگای ماه cover
Collapse | VKOOK cover
𝗖𝗿𝗮𝘅𝗶𝘀 ᵛᵏ ᴬᵁ cover
Hand job | Vkook cover

Dark Sex [vk/ویکوک](completed)

7 parts Ongoing

داستان کوتاه(چند شاتی) پایان یافته بدون اینکه متوجه‌ بشه دکمه‌های پیراهنش توسط دست‌های جونگکوک باز شدن و پارچه‌ی نسبتا نازک پیرهن از روی بدنش کنار رفت! - بسه!! جونگکوک رو هول داد و فورا سر جاش نشست! پشت دستش رو روی لب متورمش کشید و همون‌طور که حدس میزد سرخی خون، جاش رو به سفیدی پوستش داد. پسر کوچکتر که از پس زده شدنش عصبی شده بود؛ برای بار دوم جلو اومد اما قبل از اینکه بتونه کاری کنه؛ تهیونگ از روی تخت بلند شده و رو به روش ایستاده بود. - همین حالا میخوابی جئون وگرنه کاری میکنم که تا آخر عمر با ویلچر این ور و اون ور ببرنت... + ولی من از اولم همینو میخواستم... ژانر: اسمات، درام، روزمره کاپل‌ها: ویکوک و ؟ این داستان قراره شوکتون کنه :) پس تا آخر بخونینش👀