Homeless | vkook
  • Reads 6,188
  • Votes 970
  • Parts 16
  • Reads 6,188
  • Votes 970
  • Parts 16
Ongoing, First published Aug 16, 2024
جونگکوک‌ همیشه میدونست که نمیتونه و نباید با پسرداییش، تهیونگ همراه بشه اما انگار که از کودکی توی یه قرارداد بدون بازگشت خودش رو پیدا کرده بود، چون شده بود تنها کسی که از تهیونگ نمیترسید و همین موضوع اون رو برای پسربزرگتر دوست‌داشتنی میکرد.
هر چند که هزینه‌ی دوست‌داشتنی بودن برای پسر تبدیل شدنش به پاک‌کن جنایات یه جنایتکار بود.

___________
Name: Homeless 
couple: vkook 
Genre: horror, Angst, romance, Social, smut, harsh
writer: Déesse
All Rights Reserved
Sign up to add Homeless | vkook to your library and receive updates
or
#1وحشت
Content Guidelines
You may also like
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV by yamiic3
16 parts Ongoing
تهیونگ شاهزاده‌ امگای مغروری بود که جز محافظت از کشور و مردمش به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی‌کرد. از رؤیا‌پردازی که دست کشید دور دست‌هاش طناب دید و خودش رو اسیر "جئون جونگکوک" فهمید غرورش توی فریاد "زنده باد آناندا‌" این قبیله گم شده و حفاظت از هویت و مخفی کردن جنسیت ثانویه‌اش تنها چيزي که بهش فکر می‌کنه. "با نفرت و چشم‌های که به‌سرعت بارونی شد غرید: _بوی تعفنت داره خفم می‌کنه، تو ذاتا آلوده و نجسی. رئیس قبیله طوری به سمتش خم شد که تن ورزیده اش روی ظرافت پرستیدنیِ کمند‌گیسو، سایه‌‌ای طویل بی‌اندازه. _دست‌ها باید برای پی بردن از حقیقت آلوده بشند؛ میدوری!" _من میرم پدر و امیدوارم بمیرم تا حداقل جنازه ام برای مراسم ازدواج، حضور پر افتخاری داشته باشه. "اون یه آلفا از نسل گرگ های خاکستریِ، نسل به نسل زیاده‌خواه و حریص، واکنشش همیشه‌ حمله اس، دفاع رو پیش معشوقه اش می‌‌بره، قدرتمند و کنترل‌گر طوری که انگار ذاتا برای تاج و تخت زاده شده!" ____.___ "زیر سایه‌ی موذی و توصیف ناپذیریش در انتظار یشمی چشم‌هات خواهد موند!"💚 𝘊𝘖𝘜𝘗𝘓𝘌: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝 GENRE: omegavers, smut, Historical ,Dark Romance, Erotic Romance
𝑻𝑯𝑬 𝑮𝑹𝑬𝑨𝑻 𝑮𝑨𝑻𝑺𝑩𝒀/taekook ver by saya1984
28 parts Complete
خشم و خون جلوی چشمان پدرخوانده را گرفته بود و این فرزنده خوانده ی اسیرش بود که بهای ان انتقام را با دست و پاهای فلج شده اش میداد،پدرخوانده فقط دنبال خون کیم سارا بود و پسرخوانده اش،جئون جونگ کوک،دنبال ازادی! _اون مرد احساساتی بود،به شدت احساساتی. یادمه توی پرورشگاه یه بچه ی فقیر بودم که لباسای تنش پاره بود و بوی فاضلاب میداد،اون تا من رو دیدم به چشمام زل زد و گفت؛«من این پسر رو به فرزند خوندگی قبول میکنم».بعد با همون لباسا توی ماشین مورد علاقش نشستم و هیچ نگفت.احساساتی بود و مهربان...اره ادم کشت اما خودش هزاران بار مُرد،درسته درد کشید،درد دید اما خودش شد درد تا کارینا و چانیولی که ترکش کردن،درد نکشن.اون ی مرد قوی بود که از همه چی گذشت بخاطر اینکه یکبار با ارامش کنار یه رود کنارش یه سیگار بکشم. روزهای اپ:سه شنبه ها،ساعت ۲۰ Name:The great Gatsby Gener:Mafia,Action,romance, Angest, Drama, little Incest, criminal
Runaway by haniehislamy
5 parts Ongoing
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 9
stalker|kookmin cover
「TIME」 cover
NICHE  cover
Ribochka | ریبوچکا  cover
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV cover
𝑻𝑯𝑬 𝑮𝑹𝑬𝑨𝑻 𝑮𝑨𝑻𝑺𝑩𝒀/taekook ver cover
Runaway cover
TENSION🍷(vkook) cover
𝑻𝒉𝒆 𝑺𝒂𝒗𝒊𝒐𝒖𝒓 ᵏᵒᵒᵏᵛ  cover

stalker|kookmin

51 parts Ongoing

﹝استاکر﹞ *یک پیام جدید از ناشناس مشکیه بیشتر بهت میاد کاپل: کوکمین ژانر: اسمات ، مدرسه ای ، فیک چت ، هارش وضعیت: در حال اپ نویسنده: پارک کارینا